تمام کسانی که اندکی با بازی های رایانه آشنایی دارند شرکت Capcom را برای سری بازی های مثل Resident Evil می شناسند. Resident Evil بی شک یکی از موفق ترین بازی های تاریخ این شرکت می باشد که مدتی بعد از انتشار آن ، که با فروش و محبوبیتی کم سابقه رو به رو بود ، طراحان شرکت Capcom به فکر یافتن موضوع و طرحی جدید برای خلق یک سری بسیار زیبا و پر فروش دیگر افتادند. این دقیقا همان زمانی ود که Devil May Cry متولد شد و به نوعی یک تبلور شکیل برای شرکت Capcom به حساب می آمد.
هرآنچه شما در این بازی می دیدید هیجان انگیز و جذاب بود . داستانی فوق العاده زیبا و اسطوره ای ، شخصیت های بسیار آرمانی و جلب کننده ، موسیقی های متحرک و همچنین گیم پلی روان و فوق العاده جذاب. بازیکنان می توانستند با انجام سری Devil May Cry با شخصیت این بازی زندگی کنند و تمام حرکات و تکنیک های زیبایی که در دمو های بازی می دیدند خیلی ساده در طی بازی اجرا نمایند و این بی شک یکی از مهم ترین و شاخص ترین نکات کل سری به شمار می رود. اگر بخواهیم سری Devil May Cry را در یک کلمه خلاصه کنیم باید بگوییم : (( درگیرکننده)) !!
سازندگان با انتشار نسخه سوم از این سری برای کاربران رایانه های شخصی توانستند بر طرفداران خود هرچه بیشتر بیافزایند و خیلی زود Devil May Cry جزو دسته بازی هایی قرار گرفت که همه بازیکنان ، چه کنسول داشته باشند و چه رایانه شخصی ، در مورد آن صحبت کنند. بالاخره چند روز پیش این بازی برای کاربران رایانه شخصی در دسترس قرار گرفت تا بازیکنان بعد از مدتی که هیچ بازی معروفی منتشر نشده بود ، طعم و لذت یک بازی روان و درگیرکننده را بچشند و چندین ساعت را پای سیستم های خود بگذرانند!
شاید به جرات بتوان گفت اولین نکته ای که بعد از ورود به این بازی در ذهن هر بازیکنی نقش می بندد ، فعال شدن و بسیار زیبا تر شدن لیست صفحه اول بازی است. بر خلاف نسخه پیشین که پشت فهرست صفحه اول فقط یک عکس ثابت قرار داشت ، این بار یک دوربین متحرک سرتاسر یکی از محیط های زیبا و مجلل بازی را به نمایش می گذارد. می توان گفت دکمه ها نیز اندکی براق تر شده اند و این تغییرات در فهرست صفحه اول می تواند سر آغازی باشد بر تغییرات دیگر در بازی.
بازی پس از دیدن لوگوی شرکت Capcom و با موسیقی زیبایی که "کایری" آن را می خواند آغاز می شود . در واقع کایری در یک تالار مجلل در حال اجراست و "نرو" شخصیت تازه اضافه شده به بازی در حالی به تالار نزدیک می شود که بر سر راهش تعداد زیادی از "شیاطین" حضور دارند. از همین ابتدا هر بیننده ، بدون شک، با تماشای صحنه نبرد زیبا و حرفه ای نرو با شیاطین و گوش دادن به موسیقی زیبای اجرا شده توسط کایری به شوق می آید. پس از اتمام اجرای کایری ، یکی از شخصیت های بزرگ و دارای احترام حاضر در تالار ، شروع به سخنرانی در مورد "اسپاردا" و آنچه که او انجام داد می نماید. ناگهان در همین هنگان "دانته" ، قهرمان نسخه های پیشین و پسر اسپاردا ، از شیشه روی سقف به پایین می پرد و خیلی سریع شخص سخنران را با یک تیر بر پیشانیش از پای در می آورد. پس از اندکی هیاهو کشته شدن دیگر ماموران توسط دانته ، بر اثر اتفاقاتی نرو با او وارد نبرد می شود.
