![]() |
![]() |
|
![]() اگر نگاهی به تاریخ بشر بیندازیم به حادثه ها و اتفاق های ریز و درشت زیادی بر می خوریم. اما در بین آن ها اتفاقاتی هستند که شاید اگر به وقوع نمی پیوستند تاریخ به شکلی دیگر رقم می خورد. در بین این اتفاقات می توان به جنگ های صلیبی، قرون وسطی و یا جنگ های جهانی اشاره کرد. اما کاش می شد که می توانستیم این اتفاقات را تغییر دهیم و یا از نزدیک شاهد آن ها باشیم. اما افسوس که نمی توان زمان را به عقب برد. تنها منبعی که می توان به آن مراجعه کرد کتاب های تاریخی است که به احتمال زیاد تحریف های زیادی هم در آن ها صورت گرفته است. اما شرکت بازی سازی Ubisoft با ساخت عنوانی به نام Assassin’s Creed ثابت کرد که می توان در تاریخ سفر کرد و حتی آن را تغییر داد. واقعا ایده این بازی بسیار خوب و نو آورانه است. تا قبل از این عنوان هیچ شرکتی این جسارت را به خرج نداده بود تا به مهم ترین وقایع تاریخ بشری به جز جنگ جهانی به این صورت به دنیای بازی های کامپیوتری وارد کند. نسخه شماره یک این بازی شبیه سازی خوبی از مکان ها و وقایع تاریخی جنگ های صلیبی را به نمایش در آورد. همین مسائل باعث شد که این بازی مورد استقبال عموم و حتی دست اندرکاران صنعت بازی های کامپیوتری قرار بگیرد. موفقیت نسخه اول این بازی به انگیزه خوبی برای ساخت نسخه دوم تبدیل شد. نسخه دوم بازی هم به قسمت دیگری از تاریخ می پردازد.
داستان:
یکی از عواملی که باعث موفقیت نسخه قبلی و به احتمال زیاد این نسخه می شود، داستان بازی است. داستان بازی را یکی از بهترین نویسندگان بازی یعنی آقای کوری می (Corey May) نوشته است. از آثار این نویسنده می توان به Prince of Persia: Warrior Within،Stolen،Prince of Persia: The Two Thrones،Army of Two و Assassin"s Creed اشاره کرد. البته اکثر بازی های ساخته شده توسط استودیوی Ubisoft آن هم شعبه Montreal از داستان های بسیار خوبی بهره مند هستند. داستان بازی Assassin’s Creed 2 از جایی آغاز می شود که دزموند مایلز (Desmond Miles) که به وسیله دستگاه Animus توانسته بود به دوران جنگ های صلیبی سفر کند و نکات ناگفته آن زمان را کشف کند به همراه دختر جوانی به نام لوسی استیلمن-Lucy Stillman-که مسئول دستگاه Animus است از محلی که در آن فعالیت می کنند، فرار کند. پس از اینکه آن ها موفق می شوند از دست ماموران امنیتی فرار کنند به محل جدیدی می روند که دستگاه Animus 2 در آن قرار دارد. آن ها باز هم سعی دارند که به وسیله این دستگاه به گذشته بروند و در نقش یکی دیگر از اجداد دزموند که اتزیو آودیتوره دی فیرنز (Ezio Auditore di Firenze) نام دارد به بخش نا معملوم دیگری از تاریخ دست پیدا کنند. آن ها در قرن پانزدهم به ونیز می روند. در آن روز اتزیو تازه به دنیا آمده است. بعد از آن بازی به زمانی سفر می کند که دیگر اتزیو به مرد جوانی تبدیل شده است. خانواده اتزیو یکی از خانواده های مهم آن زمان ونیز هستند که یک راز بزرگ را در خود دارند. پدر اتزیو که جیووانی(Giovanni) نام دارد عضو یکی از گروه های Assassin آن زمان است. اما اتفاقی باعث می شود که هویت پدر او فاش شود. هنگامی که مشخص می شود که پدر جیووانی یکی از Assassinهای معروف بوده است، دولت آن زمان او و دو پسر دیگرش را به اعدام محکوم می کنند. روز اعدام آن ها فرا می رسد و اتیزیو به همراه خواهر و مادرش با اندوه فراوان در حال نگاه کردن به اعضای خانواده شان هستند. پس از اعدام، اتزیو قسم می خورد که انتقام خون پدر و برادرانش را از عاملین این اتفاق بگیرد. به همین دلیل اتزیو نیز راه پدرش را در پیش می گیرد و به گروه Assassinها می پیوندد و... ![]() گرافیک: با توجه به پیش زمینه ای که در نسخه یک این بازی در اذهان باقی مانده بود، همگان منتظر بودند تا این عنوان هم از گرافیک خوبی برخوردار باشد و مانند نسخه قبلی به عنوانی مثال زدنی در این قسمت تبدیل شود. شاید کمی این قسمت برای طرفداران این بازی خوشایند نباشد اما در ابتدای بازی گرافیک بازی به شدت در ذوق می زند. طراحی شخصیت ها در همان سطح نسخه اول بازی قرار دارد و پیشرفتی هم نکرده اند. شخصیت ها از چند ضلعی های زیادی تشکیل نشده اند. سایه پردازی در همان قسمت ابتدای بازی به هیچ وجه قابل قبول نیست. سایه ها فقط دایره های کم رنگی هستند که زیر پای شخصیت ها قرار دارند. اما یکی دیگر از مسایلی که باز هم کمی مشکل در بازی ایجاد کرده بود وجود افت فریم بود. البته این افت فریم به قدری نبود که به مشکلی اساسی در بازی تبدیل شود. اما گرافیک بازی زمانی که به ونیز می روید و کنترل بازی را با اتزیو انجام می دهید کمی بهتر می شود که تقریبا به آن چیزی که انتظار داشتیم نزدیک می شود. اما باز هم فکر می کردیم که گرافیک بازی بهتر از این حرف ها باشد. شهر ونیز بسیار خوب طراحی شده است. تمامی مکان های تاریخی این شهر با تمامی جزئیات از روی نمونه های واقعی آن ها ساخته شده است. نورپردازی در این بخش هم بسیار بهتر به نظر می رسد. سایه ها به خوبی شکل می گیرند و با توجه به جهت تابش نور تغییر می کند. طراحی سربازها و سلاح هایی که در بازی به کار رفته اند بسیار خوب است. همانند نسخه گذشته می توانید از مکان ها بلندی که در شهر قرار دارند بالا بروید. در این زمان منظره ای بسیار زیبا از محیط شهر نمایان می شود. یک منطقه بسیار بزرگ در جلوی چشمان شما قرار می گیرد که حتما شما را چند لحظه ای به خود جذب می کند. اما واقعا بازی می توانست در بخش گرافیک پیشرفت بیشتری نسبت این داشته باشد که متاسفانه چنین اتفاقی را شاهد نبودیم. ![]() موسیقی/ صداگذاری: یکی از حسن های خوبی که این بازی دارد موسیقی فوق العاده به همراه صداگذاری خوب است. موسیقی بازی کاملا از موسیقی آن زمان ایتالیا برگرفته شده است. البته ذکر این مسئله الزامی است که کار آهنگسازی این بازی را آقای جسپر کید (Jasper Kyd) بر عهده داشته است که موسیقی بازی هایی همچونHitman ، Gears of War و Splinter Cell: Chaos Theory را ساخته است. صداگذاری بازی هم بسیار خوب است و دلیل این هم استفاده صدای اشخاص مطرح در این زمنیه است. استفاده از صدای آقای فیلیپ شهباز (Philip Shahbaz) برای شخصیت اتزیو استفاده شده است. همچنین از صدای آقای نولان نورث (Nolan North) نیز برای شخصیت دزموند مایلز استفاده شده است. البته صدای اشخاص مختلف در بازی، صداهایی که در محیط بازی شنیده می شوند به ویژه صداهایی که در هنگام جشن ها و مراسم های مختلفی که در بازی وجود دارند نیز بسیار خوب است. در کل بخش صداگذاری این بازی بسیار خوب است و مشکل خاصی ندارد. ![]() گیم پلی: گیم پلی یکی از مسائلی بود که در نسخه اول بازی در ابتدا بسیار جذاب به نظر می رسید و بعد از مدتی به شدت کسل کننده می شد. اما این مسئله در این نسخه خیلی کمتر به چشم می خورد. گیم پلی بازی شامل فعالیت ها و کارهای مختلفی می شود که بازیکن به هیچ وجه احساس خستگی نمی کند. همانند گذشته می توانید از ساختمان های بلند بالا بروید و به یکباره از آن ها به پایین بپرید. سیستم مبارزه ها در بازی هم بسیار بهتر شده است. همانند گذشته می توانید در هنگام حمله دشمنان، ضربات را دفاع کنید و با حرکات بسیار جالب و هیجان آوری آن ها را از بین ببرید. یکی از امکاناتی که در این شماره به گیم پلی بازی اضافه شده است، قابلیت شنا کردن است. می توانید در هنگام فرار از دست دشمنان به داخل رودخانه ها بپرید و پنهان شوید. یکی دیگر از مسائلی هم که باعث شده گیم پلی بازی تغییر کند، استفاده از اختراعات آقای لئوناردو داوینچی است. می توانید به وسیله دستگاه پرواز او بر فراز شهر ونیز پرواز کنید. همچنین می توانید از تیغه های پنهانی که داوینچی برای شما طراحی کرده است هم بهترین استفاده را ببرید. واقعا گیم پلی بازی در این نسخه پیشرفت کرده و هیچ گونه مشکلی را در اینباره در بازی شاهد نیستیم. ![]() نتیجه گیری: بازی Assassin’s Creed 2 جزو آن دسته از بازی هایی است که داستان بسیار خوبی را در خود قرار داده است. اما این بازی برخلاف افکار عموم در قسمت گرافیک با کمی کم کاری رو به رو است. البته این به آن معنا نیست که بازی با یک مشکل اساسی در این قسمت مواجه است. صداگذاری و موسیقی بازی هم بسیار خوب است و همین مسئله این بازی را به یک عنوان خوب تبدیل کرده است. البته لازم به ذکر است که نسخه PC این عنوان در سه ماهه اول سال 2010 عرضه خواهد شد. |
نقد وبررسی بازی far cry 2
![]() ![]() با سلام خدمت به گیمر های عزیز می دونم که این بازی دیگه می قدیمی شه است ولی به خاطر گرافیک این بازی بدم نیومد اسم این بازی هم در آرشیو بلاگ ما باشه شاید هنوز کسانی باشند که این بازی رابازی نکرده باشند . به خاطر این عنوان فکر نکنید که مطالب ما قدیمی هستند . ![]() درسال 2004 بود که اولین شماره ی بازی با سر صدای کم عرضه شد . در آن زمان تبلیغات وسیع دو بازی DOOM 3 و Half Life 2 در زمینه ی گرافیک خیره کننده و ... جائی برای جولان دادن هیچ بازی FPS دیگری را نمی داد . تنها چند وقت قبل از عرضه ی این دو بازی بزرگ Ubisoft و Crytek بازی Farcry رو بر روی PC عرضه کردند . این بازی بهترین گرافیکی رو داشت که در تمام بازی های کامپیوتری دیده شده بود . حتی DOOM 3 و Half Life 2 هم توان رقابت با این عنوان بزرگ را ( در زمینه ی گرافیک ) نداشتند . این بازی در زمینه ی گیم پلی هم تا حد بسیاری خوب عمل کرد و به آن لقب The Most Exciting Shooter Since Half Life ( جذاب ترین بازی شوتر از زمان هاف لایف 1 ) رو دادند . فضاهای بزرگ و آزادی عمل نسبی در بازی در کنار نورپردازی عالی و طراحی جنگل های استوایی عالی در بازی باعث شد که فارکرای به یکی از بهترین ها تبدیل شود . تا چند سال بعد حرفی از ادامه ی فار کرای خبری نشد تا اینکه شرکت Crytek از یوبی جدا شد و به EA پیوست ... اما بازی فارکرای هنوز هم در انحصار یوبی بود بنابراین خیلی از گیمر ها فاتحه ی این بازی رو خواندند . یوبی سافت هم که نمیخواست عنوانی به محبوبی فارکرای رو از دست بده ساخت FARCRY 2 رو به یکی از بهترین های خودش یعنی استدیوی مونترال یوبی سپرد . استدیویی که عناوین بنامی چون Assassin’s Creed ، Splinter Cell و ... رو در سابقه ی کاریش دارد . ![]() داستان : شما در بازی یکی از شخصیت های مختلف بازی رو انتخاب میکنید که هر کدام از آنها دارای پیشینه ای خاص هستند . داستان بازی در سال 2020 در قاره ی آفریقا به وقوع می پیوندد . در آن زمان آفریقا مانند تگزاس قدیم شده . منابع این قاره ی زیبا باعث شده عده ی زیادی جاه طلب برای کسب قدرت و ثروت به این قاره بیایند . شما نیز در نقش یکی از این انسان ها وارد این دنیا ی عجیب در قاره ی آفریقا میشوید . هدف شما بدست آوردن طلا ، پول و الماس در سطح بی نیازی است . البته رفته رفته اتفاقاتی در این دنیا می افتد که باعث میشود هدف های دیگری در کنار هدف اصلی تان داشته باشید ! دو گروه در این قاره با هم سر منابع و معادن و خلاصه پول مبترزه میکنند و شما در این میان باید با آنها دشمن بوده یا به آنها کمک کنید ... کلا هر تصمیم شما در بازی بر چگونگی داستان تاثیر خواهد داشت ... ![]() در بازی خبری از زامبی ها و هیولاهای نسخه ی قبلی نیست و به جای آن با محیطی کاملا واقعی طرف هستید . قبل از عرضه ی بازی همگی این بازی رو رقیب اصلی بازی Crysis میدانستند . اما پس از عرضه مشخص شد که این بازی هنوز هم جا برای پیشرفت دارد تا به عناوین غولی در صنعت گرافیک مثل کرایسیس برسد . به هر حال نرسیدن به کرایسیس اصلا به این معنی نیست که گرافیک بازی ضعیف است ! گرافیک بازی به راحتی قابل رقابت با تمام عنواین روز بازی های کامپیوتری است و از بسیاری از آنها بهتر ! موتور پایه ی بازی Dunia است که از پیشرفت دادن موتور Cry Engine 1 به وجود آمده طوری که تقریبا تمام کد های این موتور عوض شده اند . در این موتور نور پردازی و سایه ها عالی کار شده . آفریقا را میتوان منطقه ای از جهان دانست که انواع مدل طبیعت رو در خودش داره و سازندگان بازی هم همگی رو به خوبی طراحی کرده اند ( مانند کویر ، جنگل های انبوه ، جنگل های ساوان ، دریاچه های سرسبز و مه گرفته و ... ) ![]() یکی از قسمت های موتور گرافیکی که سازندگان خیلی روی آن مانور داده اند قسمت طراحی آتش است . شما با آتش زدن یک جنگل ملاحظه میکنید که چگونه آتش کم کم به بقیه ی نقاط سرایت میکند و ... عمر آتش ایجاد شده اگر منبع سوختن وجود داشته باشد حدود 30 تا 40 دقیقه است و بعد آتش کم کم از بین میرود و خاکستر از جسم سوخته شده باقی میماند که طراحی آن از ابتدا تا انتها چشم گیر و عالی است . انفجار ها در بازی زیبا ولی اندکی فانتزی اند . تمام اجسام در بازی کاملا پویا و قال تخریب اند . با ایجاد شدن یک انفجار بزرگ در یک کلبه ی چوبی میبینید که چه طور به زیبایی چوب ها به اطراف پرتاب شده و کلبه نابود شده است . تمامی منابع نور از نور خورشید و لامپ ها گرفته تا نور آتش همگی از نوع Dynamic Light میباشند و به صورت Real Time هستند . و باعث خلق محیطی زیبا تر و پویا تر میشوند . علاوه بر این سایه ها در بازی همانطور که گفته شد عالی طراحی شده و کاملا تحت تاثیر محیط بازی میباشند . مثلا اگر در جنگل ها در بازی بروید و موقع وزیدن باد به درختان نگاهی بیندازید میبینید که سایه های آنها هم به زیبایی تکان میخورند . مدل شخصیت ها خوب طراحی شده اند و صورت دشمنان در بازی جزئیات خوبی را دارند اما بی روح طراحی شده اند . شخصیت های کلیدی هم به بهترین شکل در بازی طراحی شده اند . مدل حیوانات در بازی با دقت فروان طراحی شده است و حیوانا از پرنده و چارپا ها ( مثل گو خر و ... ) گرفته تا خزندگان و دیگر موجودات عالی طراحی شده و به مدل واقعی بسیار نزدیک اند ![]() مه در بازی به خصوص در مناطق دارای رود یا دریاچه و جنگلی و به خصوص در اوایل روز بسیار عالی طراحی شده است و سازندگان به خوبی از فیلترهای Volumetric Layer استفاده کرده اند . انیمشن های شخصیت ها خوب طراحی شده اند و دشمنان علاوه بر داشتن فیزیک بدنی عالی ( که نسبت به محل برخورد گلوله عکس العمل های متفاوتی رو نشان میدهند ) انیمشن های جالبی رو اجرا میکنند که بسیار خوب است . بازی هم بر روی DX 9 و هم بر روی DX 10 اجرا میشود . البته خیلی تفاوتی بین این دو ورژن نیست ! صداگذاری : موسیقی بازی خیلی خوب کار شده است . موسیقی هیجانی زمان های درگیری و موسیقی با تم آفریقایی و کمی عربی بازی رو بسیار جذاب کرده است . ضدای NPC ها در بازی زیبا هستند و صدای شخصیت ها به قیافه شان میخورد . البته دشمنان در بازی دیالوگ های تکراری زیاد استفاده میکنند که البته به دلیل طولانی بودن این بازی این مسئله زیاد به چشم می آید . صدای انفجار ها و شلیک ها از دور مبهم و جالب و از نزدیک مثل واقعیت گوش خراش هستند . صدای اسلحه ها از مدل واقعی گرفته شده است و به جو واقعی بازی کمک کرده است . صدای طبیعت در یک کلام عالی است . در جنگل ها صدای انواع موجودات ریز و دشت و به علاوه صدای وزش باد رو هم میشنوید که خیلی جذاب و گیرا کار شده است . در شب ها هم سکوت ترسناکی در جنگل ها میباشد که گه گاه با صدای حیوانی در آمیخته مشود که واقعا جذاب است . صدای وسایل نقلیه در بازی هم خوب کار شده ولی خیلی شبیه به هم هستند ( برای وسایل نقلیه مختلف ) . کلا بازی در زمینه ی صدا مانند خیلی از بازی های دیگر استدیوی مونترال قوی ظاهر شده است . گیم پلی : اصلی ترین بخش بازی گیم پلی آن است . شما در بازی Farcry 2 حدود 30 ساعت ماموریت های اصلی و جانبی رو تجربه خواهید کرد که در این ساعات بازی میتواند انواع و اقسام اکشن دوست ها را ارضا کند . مثلا کسانیکه عاشق مخفیکاری هستند میتوانند بازی رو به صورت مخفیانه ( البته تا حدودی ) پیش ببرند و آنهایی که علاقه به قلع و قمع کردن دشمنان با Sniper رو دارند هم میتوانند به لطف محیط های بزرگ بازی از هد شات کردن و کشتن دشمنان لذت ببرند . آنهایی هم که علاقه به Run & Gun دارند که به لطف سلاح شعله پخش کن و وجود آر پی جی به وفور در بازی دنیا به کامشان است . بازی یک سری ماموریت های اصلی دارد که داستان اصلی بازی را پیش میبرد و یک سری ماموریت های جانبی که اکثرشان کسل کننده میباشد . سلاح ها در هر بازی Shooter ی حرف اول رو میزنند . در این بازی شما شاهد انواع و اقسام سلاح از AK و Snipe و RPG و Machine Gun گرفته تا انواع و اقسام نارنجک و نارنجک های دودزا و گلوله پخش کن و انواع بمب های ساعتی . سلاح های بازی خوش دست بوده و متنوع میباشد و کاملا بازی کننده رو راضی میکند . ![]() وسایل نقلیه هم از قایق موتوری گرفته تا جیپ و ماشین های نظامی و غیر نظامی و کایت هم در بازی گنجانده شده که البته کنترلشان کمی سخت و در بعضی موارد بسیار اعصاب خورد کن میباشد . شما میتوانید مراحل رو در هر ساعتی از شبانه روز که دوست دارید انجام بدهید . البته انجام مراحل در شب برای کسانیکه عاشق مخفیکاری اند توصیه میشود . در بازی یک سری مکان هایی وجود دارد که میتوانید ماموریت گرفته و انجام دهید و خود شخصیت اول بازی هم یک کلبه دارد و میتواند در آن کلبه خوابیده و سر ساعت مشخصی بیدار شود و به این ترتیب کسانیکه فقط دوست دارند ماموریت ها را در شب انجام دهند هم راه چاره ای دارند (به جای انتظار ) ! هوش مصنوعی در بازی خیلی خوب کار شده و دشمنان عکس العمل های زیبا و بسیار طبیعی از خود نشان میدهند . مثلا شما اگر یکی از دشمنان را مورد اصبت گلوله قرار دهید و او زخمی شده و به زمین بیفتد سرباز دیگر ناگهان به سمت او نمیدود و جان خود را به خطر نمی اندازد بلکه ابتدا شرایط را بررسی کرده و اطراف را نگاه میکند سپس کم کم به سمت دوست خود آمده و او را کول میکند تا به جای امنی ببرد . قسمت دیگر هوش مصنوعی عالی بازی برای NPC ها میباشد . آن ها عکس العمل های متفائتی را در برابر اعمال شما از خودشان نشان میدهند . شما اگر با شخصی دوست باشید و در موارد حساس در حال شکست خوردن و کشته شدن باشید می بینید که شخص اگر حضور دشاته باشد به شما کمک خواهد کرد . علاوه بر این اگر شما در بازی مردم را اذیت کنید میبینید که به خوبی با هم متحد شده و دخلتان را می آورند . البته در مبارزه های مستقیم دشمنان عکس العمل های جالبی نشان نمی دهند و خودشان را در تیررس شما قرار داده و به راحتی کشته میشوند . در تعقیب و گریز های با اتومبیل نیز آنها خوب عمل کرده و با این قضیه مشکلی نخواهید داشت . سیستم درمان بازی هم خارق العاده طراحی شده است و به این صورت است که وقتی شما آسیب میبینید باید در جائی پناه بگیرید ، سپس شخصیت اول بازی به زیبایی خود را به کمک جهبه کمک های اولیه به روش های مختلف درمان میکند مثلا با دست گلوله را از بدنش در می آورد و ... در کل گیم پلی بازی زیبا و به یاد ماندنی طراحی شده که میتواند مدت ها شما را سرگرم کند و با وجود نقص هایی که دارد اما هنوز هم یک عنوان بسیار خوب میباشد . درکل اگر هنوز این بازی را امتجان نکرده اید حتما برای یک بار هم که شده است امتحان کنید . این بازی در یک دیسک عرضه شده است . |
یک cod پر انتظار... سالهای سال از اولین سری بازی Call of Duty میگذرد ولی هیچکس آن لحظات جذاب و بیاد ماندنی را فراموش نکرده است ؛ پیشرفت پلکانی این بازی در شماره های اول ، دوم ، چهارم محسوس بود و اینبار نیز سازنده همان شماره از بازیها یعنی Infinity Ward قصد ساخت بازی بعدی سری را دارد . این بازی Modern Warfare 2 نام دارد و دنباله ای بر بازی پر فروش Call of Duty 4 : Modern Warfare محسوب میشود.آنچه مشخص است گروه Infinity Ward همیشه در ساخت بازیهای اول شخص سری COD موفقتر از شرکت Treyarch سازنده شماره های سوم و پنجم عمل کرده است، پس انتظار تمام گیمرها از این بازی به شدت زیاد است و اطلاعاتی که تا کنون نیز از بازی منتشر شده است گویای پیشرفتها و نوآوریهایی خاص در بازی است که در این پیش نمایش به بخشهایی از آن می پردازیم. تحولی دیگر در سبک اول شخص... Modern Warfare 2 در حقیقت قصد یک تحول اساسی در دنیای اول شخص را دارد، تحولی که پایه ریز(منظور: اکشن اول شخص جنگی) آن نیز خود Infinity Ward در این سبک بوده است اکنون این گروه با جسارت بیشتری برای تحولی اساسی تر در این سبک پا به میدان گذاشته اند. اگر شما از شماره پنجم بازی خوشتان آمده بود آن حاصل دست رنج زحمت کشان ساخت این متد از بازی یعنی Infinity Ward بود! پس شرکت Treyarch تنها کاری که کرده بود تقلید از نوع "پایه" ی شماره چهارم بازی بود! ولی شرکت Infinity Ward اینبار با نمایشی که تا کنون از خود نشان داده است به همه فهماند که اهل خیانت به گیمر نیست بلکه قصد دارد چیزی را فراهم کند که تا به حال کسی آن را نچشیده باشد! یک سرگرمی که جدید و پر از نوآوری باشد و پر شده باشد از صحنه های تاثیرگذار حماسی و دراماتیک که تلفیقی از خشونت ها و از خود گذشتگیهای جنگ را به تصویر بکشد و علاوه بر اینها اینبار این شرکت قصد ساخت داستانی تاثیر گذار تر و بزرگتر در کنار گیم پلی فراموش نشدنیش را دارد. مبارزه بر علیه طغیان گران... به سالها بعد از اتفاقاتی که در بازی Call of Duty 4 افتاده است پا میگذاریم،کاپیتان MacTavish کاراکتر غیر قابل بازی در شماره قبل بازگشته است تا اینبار به عنوان کاپیتان نیروهای ویژه هوایی در این سری از بازیها نقش آفرینی بکند.کاپیتان MacTavish به همراه عده ای از نخبگان گروهش (که یکی از آنها شما هستید) برای مقابله با سازمان های طغیان گر و ضد بشری روسی آماده شده است. رهبری گروه طغیان گر روسی را هنور Vladimir Makarov بر عهده دارد ، و افرادی همچون Imran Zakhaev و بسیاری از جاه طلبان وطن پرست نیز در گروه او هستند. اکنون این گروه روسی بسیار قدرتمند شده اند و پایگاههای بسیار پیشرفته ای را در دل کوههای یخ بسته و سرد روسیه افتتاح کرده است. جامعه جهانی نیز از ترس اینکه وقایع چند سال پیش (در Modern warfare 1) دوباره اتفاق نیفتند تیم ویژه شماره 141(گروهی مخلوط از CIA, Delta Force, Rangers, British SAS ) خود را برای مقابله با Makarov و یارانش به روسیه میفرستد ولی این تنها شروع یک داستان پیچیده است! در طول بازی و طی اتفاقات مختلفی که می افتد شما به همراه تیم ویژه 141 به نقاط دیگری از دنیا به جز روسیه شامل افغانستان و ریودوژانیرو برزیل پا میگذارید. شما در نقش Sgt. Gary در بازی نقش آفرینی میکنید و رئیس شما (دقیقا نقشی همچون کاپیتان پرایس در شماره قبلی) یعنی MacTavish هدایت گر اصلی شما در طول بازی محسوب میشود. MacTavish همیشه با حرفهایش در مسیر حرکت به شما کمک میکند، در برخی موارد باید جانش را نجات بدهید و در بخشی دیگر او جان خود را برای نجات شما به خطر می اندازد. نگاه متفاوت سازندگان به دنیای اول شخص... با نگاهی گذرا و سریع به بازی MW2 به صورت واضح متوجه خواهید شد، مهمترین ویژگی جدید بازی برف و یخ است. با اینکه همانطور که گفته شد همه قسمتهای بازی در روسیه نیست ولی میتوان اصلی ترین نکته جدید بازی را این موضوع دانست. همین موضوع نیز تاثیرات جدید زیادی را روی بازی گذاشته است که از آن جمله میتوان به نگاه متفاوت سازندگان بازی به برف و یخ در این بازی اشاره کرد. در حالی که در بازیهای قبلی اول شخص برف و یخ تنها یک نماد نمایشی بودند این بار برف و یخ جزئی از گیم پلی بازی MW2 محسوب میشوند. وقتی اولین نمایش گیم پلی در E3 2009 نشان داده شد،چیزی که مشخص شد این بود که هیچ کس دوست نداشت آن صحنه های عالی و تاثیر گذار به آن زودی تمام شود و دو نماد مهم که بعد از نمایش مشخص شده اینها بود که "اتفاقات همیشه از قبل تعیین شده نیستند." ، "اتفاقات در بهترین زمان بوقوع میپیوندد." با دانستن فقط این دو نماد جدید بازی ، متوجه میشویم که چرا MW2 از همین الان بزرگتر از شماره قبلی یعنی world at war است! به طور واضح مشخص میشود که سازندگان قصد ندارند به طور کامل همان روش گذشته ی سینمایی خود را در بازی پیاده بکنند بلکه آنها قصد دارند ستونهای سبک اول شخص را محکمتر از قبل بکنند، شاید همان روش قبل نیز بتواند چیزی مثل world at war ها بسازد! ولی تاثیر بسزایی روی صنعت گیم نخواهد گذاشت ولی انگار Infinity Ward نمیخواهد فقط یک سراب باشد، که تنها کارش شبیه سازی و تکرار است. اکنون با این جمله که " اتفاقات همیشه از قبل تعیین شده نیستند." مشخص میشود که یک جهش بسیار بلند در حال وقوع در صنعت گیم است؛ نام این اتفاق مهم Modern Warfare 2 است! شاید شما با خود بگویید این که فقط یک جمله زیبا و دهن پر کن است چطور یک بازی اول شخص میتواند اتفاقاتش از قبل تعیین شده نباشد! مسئله اصلی همین جاست وقتی شما همیشه عادت کردید اتفاقات از قبل تعیین شده را تجربه بکنید دیگر برای شما باور پذیر هم حتی نیست؛ و با خود میگویید چطور همچین چیزی ممکن است؟ اینبار نوع حرکت و رفتار شما بر روی اتفاقاتی که در بازی به وقوع میپیوندد تاثیر به سزایی دارند؛ مثلا اگر شما به موقع به خطوط دشمن بزنید و به سرعت ضد هواییشان را از کار بیندازید هواپیمای شما سالم میماند و قسمتی از پایگاه دشمن را بمباران میکند ولی برعکس اگر کمی کند باشید اتفاقی دیگر میفتد و هواپیمای شما است که منفجر میشود. این تنها یک مثال از ده ها اتفاقی است که به نوع حرکت شما بستگی دارد. اما این حرف بدین معنی نیست که این بازی هیچ چیز از قبل تعیین شده ای ندارد، بلکه بخشی از قبل تعیین شده و بخشی دیگر مانند مثال بالا به نوع فکر و حرکت شما بستگی دارد. اتفاقات از قبل تعیین شده بازی این بار متفاوتر از قبل در بازی جایگزاری شده اند و در جایی که حتی اصلا فکرش را هم نمیکنید به سراغتان می آیند و شما را در برخی موارد شکه و یا شگفت زده میکنند. با رئیس خود درون برف ها در حال حرکت هستید که قسمتی از برف فرو میریزد و شما در حال سقوط به دره هستید که Tavish میرسد و شما را نجات میدهد. این صانحه در موقعی اتفاق می افتد که هیچ آمادگی برای مقابله با آن نداشته باشید و همه چیز به نظر خوب و آرام به نظر برسد ولی در یک لحظه همه چیز برای شما متفاوت و به یکباره آدرنالین خون فوران میکند و هیجانی مخلوط شده با احساسات به شما دست میدهد و اینها " کیلد" های اصلی یک بازی بزرگ است. جنگی در برف و یخ... بازی را از جایی پیگیری میکنیم که کاراکتر شما به صورت اول شخص و با دو عدد یخ شکن در دستانش قصد بالا رفتن از یک کوه یخی بزرگ را دارد، بالا رفتن از کوه بلند یخی آن هم به صورت اول شخص بسیار هیجان انگیز به نظر میرسد ضمن اینکه انیمیشنهای فوق العاده واقعی در زمان برخورد تبر یا یخ شکن شما با سطح یخ بسیار طبیعی و عالی درست شده است و این برخورد ها باعث بریدگی و ترک خوردگی روی سطح یخ میشود، در همین حین چند دشمن روسی از راه میرسند که باید بوسیله یک یخ شکن وزن خود را روی برف قرار دهید و در همان حین با تفنگ بدون صدا (silence) دشمنان را بکشید. نوع خونریزی و پخش شدن خون روی برف امیدوار کننده تر از قبل به نظر میرسد؛ قطرات ریز برف که انگار هر کدام دارای فیزیک خود هستند برروی تن و بدن شما و یارانتان مینشینند و تفنگ ها و لباسها از شدت سرما یخ بسته اند. شما باید با حفظ تعادل بین دو یخ شکن(تبر) خود با به بالای کوه یخی برسانید اگر کمی بیش از حد روی یکی از دستها مکس بکنید دیری نمیپاید که با شکستن واقعی یخ به پایین دره پرت شوید و باز صحنه های پر جزئیاتی را پدید می آورید، پس اگر میخواهید زنده بمانید بهتر است تعادل وزنی را بین دو دست حفظ کنید و عاقلانه رفتار کنید. در طول مسیر شما از طریق ماهواره مسیر حرکتی بازی را پیدا میکنید و باید برای رسیدن به پایگاه نظامی دشمن در دل کوههای روسیه از محلهای خطرناکی عبور کنید. از صخره های غیر قابل عبور بالا رفتن، از پرتگاههای باریک عبور کردن، از کوه برفی بالا رفتن و یا پایین آمدن همه و همه بخشی از کارهایی است که میتوانید در طول مسیر برای رسیدن به پایگاه انجام دهید همچنین در طول مسیر نیز دشمنان گاه و بیگاه برای مقابله با شما ظاهر میشوند که باید بدون کمترین سر و صدایی با تفنگهای بدون صدا کار آنها را تمام بکنید. وقتی نزدیک پایگاه میشوید باید حواستان باشد تند، سریع، جسور و در برخی موارد ساکت باشید. همیشه همه ماموریتها مثل هم نیست و برای ورود به برخی از پایگاهها باید سکوت و سرعت را با هم ادغام بکنید و در عوض برای برخی دیگر باید جسارت و سرعت را کنار هم بگذاید تا به نتیجه دلخواه برسید. برخی از ماموریتها فقط برای شناسایی و جمع آوری اطلاعات است و باید از درگیریهای زیاد پرهیز کنید و باز در مقابل برخی دیگر برای تسخیر پایگاه و نابودی نیروها و منابع دشمن طراحی شده اند. روی برخی از تفنگها سنسورهای ردیابی ضربان قلب وجود دارد پس اگر دیدید جلوی شما هیچ دشمنی نیست، دلیل بر نبودن قطعی آنها نیست! چون دشمنان روسی با لباسهای سفید رنگ در برفها خود را مخفی و استتار کردند و در دل آن کوهها ماهوارهها کارایی برای شناسایی دشمنان ندارند و در دل این بی گرمایی سنسورهای گرمایی نیز تاثیری ندارند پس این تفنگهای حساس به ضربان قلب محل دقیق دشمنان را به نمایش میگذارند. همانطور که میدانید این یک نبرد در آینده است پس امکانات شما بسیار بالا است و شما در برخی موارد از این همه امکاناتی که در طول مراحل بازی برای شما گذاشته شده است شگفت زده میشوید. در دل آن برف،آسمان سفید و ابرهای سفید کوچکی نیز در درون آن دیده میشود، محیط بازی حالت مه گرفتگی بسیار کمی نیز در خود دارد و همچنین وزش باد ملایم برف و در برخی موارد اشیاء ریز روی زمین را نیز به حرکت در آورده است. این اثرات چند لایه با عینک شما (عینکی که روی صورت کاراکتر است که برف به چشمش آسیب نرساند) ترکیب میشود و محیط بازی تقریبا با این اثرات به نمایش گذاشته میشود و این نوع نمایش بازی را کمی تند تر و خشن تر از قبل نشان میدهد. در قسمتهای مختلف طبق نوع رفتارتان ، شما میتوانید اتفاقات مختلفی را شاهد باشید شما امکانات و اسلحه های مختلفی دارید که برخی دارای سر و صدای بلند و برخی بدون سر و صدا است مثلا وجود مشت و چاقو به شما این امکان را میدهد که بدون کوچکترین سر و صدایی و حرفه ای تر به دل دشمنان نفوذ کنید هر چند باید این را بدانید همیشه سر و صدا نکردن شما باعث پیروزی شما نمیشود وقتی با یک پایگاه تا خرخره مسلح رو به رو باشید دیگر فکر کردن به استفاده از چاقو یا مشت کمی احمقانه به نظر میرسد! پس طبق محیط، امکانات دشمن و نوع دید شما نسبت به قسمتهای مختلف میتوانید صحنه ها و درگیریهای متفاوتی را بوجود بیاورید. استفاده از سنسورهای ردیاب ضربان قلب حتی برای قسمتهای مخفی کاری بازی نیز تاثیر دارد شما میتوانید با شناسایی محل دقیق دشمن از رفتن به آن قسمت خودداری کرده و با رساندن خود به محل دقیق ماموریت که بیشتر برای قسمتهای مخفی کاری جمع آوری اطلاعات است بازی را پیش ببرید. مراحل بازی اینبار بزرگتر، بازتر و آزادانه تر از شماره قبل (Modern warfare 1) هستند ، مثلا مرحله ای در این بازی وجود دارد که باید در فرودگاه نظامی دشمن نفوذ کنید که این قسمت بسیار بزرگتر از مرحله فرودگاه شماره قبل درست شده است. این خود میتواند چند معنی برای گیمرها داشته باشد: یکی اینکه در حالی که جزئیات تکسچری و گرافیکی بالا رفته است محیط نیز بسیار وسیعتر و آزادانه تر شده است و دوم اینکه موتور گرافیکی بازی به شدت قدرتمند تر از شماره قبلیش شده است. یکی از مراحل برفی... در یکی از قسمتهای بازی شما بعد از نفوذ به پایگاه نظامی دشمن باید چند بمب C4 را در محلهای مشخص شده بکارید و بعد از کاشتن بمبها خود را زنده به محل قرار با MacTavish برسانید. حالا باید راه خود را برای فرار مخفیانه از پایگاه باز بکنید، تفنگ نشانه دار و در زمان مناسب شلیک کردن، و خون از سر دشمنان بیرون ریختن! با چاقو دشمنان را کشتن و بسیاری از کارهای مخفیانه ای که این قسمت را به اوج هیجان ممکنه میرساند. قبل از فرار کامل باید یک سری اطلاعات از کامپیوتر دشمن بدزدید پس باید راه خود را به آن سمت بکشانید ، ولی در بین راه دشمنان زیادی جلوی راه آنها را سد میکنند و MacTavish به دست دشمنان گیر میفتد و اینجاست که باید راه دوم را انتخاب کرد! اینبار دیگر مخفیکاری جواب گوی کار نیست پس نقشه دوم باید انجام شود، نقشه دوم واضح است... بووووووووووووم...C4 ها زودتر از موعد مقرر منفجر میشوند تا دشمنان به سمت آن محل بروند (دشمن کمتر بهتر از تمام دشمنان!) با انفجاراتی که در پایگاه رخ میدهد. نگهبانان دشمن گیج و حراسان میشوند پس این موقعیت خوبی است تا شما به همراه MacTavish آنها را گلوله باران بکنید! به یکباره بازیی که داشت با لذت مخفیکاریش غرقتان میکرد، شما را به دل یک نبرد سخت و پر از تیر اندازی میکشاند. آنها با کشتن دشمنان راه خود را به سمت جاده ادامه میدهند اما دشمنان به سختی به دنبال آنها هستند. برای مقابله با دشمنان در حال تعقیب چند نفری که جلوتر هستند را میکشید ولی این راه کاملا مناسب و منطقی برای فرار از دست دشمن نیست. ناگهان دشمنانی با موتور برفنورد وارد میشوند یکی از موتور برفنورد را قرض میگیرید و از دست دشمنان فرار میکنید.شما بوسیله یک موتور در حال فرار از دست دشمنان روسی هستید، در این قسمتها وقتی که روی یخ و برف حرکت میکنید انیمیشنهای فراموش نشدنی به وجود می آید که واقعا لذت بخش است. مانند یک مسابقه بر روی برف سریع، هیجان انگیز و تا حدودی استرس زا و حالا حس کنید مخلوطی از این احساسات در این صحنه چه لذتی را در این سرگرمی بوجود می آورد. در طول مسیر درخت های یخ زده و محل های پرش نیز در این قسمت وجود دارند که هم زیبا و لذت بخش هستند و هم باید مواظب باشید که اشتباهی نکنید تا به آنها برخورد نکنید و یا به موقع و درست از رویشان بپرید. دشمنان زیادی در این قسمت در پشت و جلوی شما می آیند و باید علاوه بر اینکه کنترل کامل دستگاه را در دست بگیرید با تفنگ نیز دشمنان را از پیش رو بردارید و ضمن اینکه در این قسمت فقط باید با کلت به سمت دشمنان شلیک کنید چون باید با یک دست کنترل موتور را داشته باشید. سرعت و هیجان این قسمت بسیار بالاست ولی این برف نوردی و تعقیب و گریز مدت زمان زیادی طول نمیکشد ولی با این وجود عبور از دریاچه یخ زده و یک سری از مسائل جذابتر که باید خود در بازی ببینید این قسمت را بسیار درخشان و عالی کرده است. Infinity Ward شرکتی سخت گیر... هنوز بخشهای مهمی از بازی توسط سازندگان درست نشده است و هنوز زمان و تعداد مراحل بازی نیز کاملا مشخص نیست ضمن اینکه Infinity Ward عادت دارد همیشه بعد از پایان کارش تعدادی از مراحل بازی را که در حد استانداردهایش نیست را از بازی حذف کند پس به طور یقین شاید بخشی از صحبتهای این پیش نمایش را در بازی نبینید! چون این فقط گذارشی از پیشرفتهای حال حاضر بازی است نه پیشرفتهای نهایی بازی، پس نمی توان روی همه قسمتهای این پیش نمایش تاکید قطعی کرد چون آنها هر چیز بی کیفیتی را در بازی خود قرار نخواهند داد پس برای نظر نهایی باید چشم به آینده دوخت. کلام آخر... ما اطلاعاتی را که فقط از قسمت برفی E3 2009 بدست آوردیم در این پیش نمایش گذاشتیم ولی قسمتهای برزیل و افغانستان به صورت قطعی و کامل نمایشی از آنها انجام نشده است! ضمن اینکه بهتر است آنها دست نخورده و تازه برایمان بمانند تا با بازی کردن آن مراحل از آنها بیشتر لذت ببریم. آنچه مشخص است با یکی از بهترین بازیهای اول شخص در سال 2009 رو به رو هستیم، منتظر جنگی سخت و هیجان انگیز باشید! |
||||||||||||||||
سرانجام بعد از 10 سال این بازی توسط Bethesda Softworks عرضه شد. یک بازی RPG کامل با تمی علمی – تخیلی ، محیطی بسیار بزرگ ، جذاب و دیدنی. این شرکت قبل از این ، بازی موفق Oblivion را در کارنامه خود داشت. اگر Oblivion را بازی کرده باشید هنگام بازی کردن Fallout 3 احساس میکنید قبلا آن را تجربه کرده اید. داستان بازی مربوط به سال 2277 میشود ، یعنی 200 سال بعد از زمانی که انسان با دستهای خود جنگ هسته ای را راه انداخت و زمین یعنی محل زندگی خود را نابود کرد. همه جانوران مرده اند و همه چیز در این پهنه ی وسیع نابود شده است. تنها معدود انسانهایی از این جنگ جان سالم به در برده اند که قبل از آغاز جنگ به پناهگاه هایی با نام Vault که برای این منظور(در امان ماندن از جنگ!) ساخته شده بود ، رفته بودند. ![]()
![]()
![]()
|
سلام اطلاعات بازی: |
صفحه نخست پروفایل مدیر وبلاگ پست الکترونیک آرشیو وبلاگ عناوین مطالب وبلاگ |
درباره وبلاگ |
![]()
ehsan saberian
این وبلاگ مخصوص نقدوبررسی پیشنمایش و کدورمز بازی ها می باشد |
پیوندهای روزانه |
رمزمره نویسی [355] بازی [377] [آرشیو(2)] |
آرشیو موضوعی |
بازی . |
498362: کل بازدیدها -
29: بازدیدهای امروز -
192: بازدیدهای دیروز -
RSS
|