سفارش تبلیغ
صبا ویژن

                                               

مطمئنا اگر شما طرفدار بازیهای سبک اکشن ماجراجویی باشید برای یکبار هم که شده سری بازیهای Prince of Persia را بازی کرده اید و این امر در مورد بازی خدای جنگ ( God of War ) برای اشخاصی که PS2 دارند هم صدق میکند . دو بازی که به جرات می توان گفت در نوع خود بهترین هستند و البته رقابت شدیدی هم برای پیروزی بر دیگری دارند . ما قصد نداریم در مورد بازی و تکنیک های به کار رفته در هریک صحبت کنیم بلکه قصد داریم تا شخصیت های اول دو بازی یعنی پرنس و کراتوس را زیر ذره بین قرار دهیم و شباهت ها و تفاوت های آنها با یکدیگر و محاسن و معایب هر یک را بیان کنیم چون چه از لحاظ ساختاری و چه رفتاری این دو شخصیت شباهت ها و تفاوت های زیادی با هم دارند که به شرح زیر است .

هدف :
اولین نکته ای که میتوان به عنوان شباهت میان دو شخصیت بیان کرد هدفی است که این دو شخصیت مد نظر دارند تا به هر صورت ممکن به آن برسند ،در صورتی که خودشان به هیچ وجه مایل به انجام آن و دردسر هایی که پیش رو دارند نیستند و این عامل دیگری است که آنها را مجبور کرده است تا به دردسر بیافتند . در مورد شاهزاده همانطوری که اکثر شما هم میدانید او با پیدا کردن خنجر زمان و آزاد کردن شنهای زمان باعث شد تا شنها در سراسر سرزمینش پخش شوند و در جلد مردم و حتی خانواده او بروند و تبدیل به موجودات عجیبی بشوند که پیرو شنهای زمان و جادوگری بودند که پرنس را مجبور به آزاد کردن شنهای زمان کرده بود و به طور ناخواسته پرنس را به جنگ علیه مردم سرزمینش که حالا تبدیل به شن شده بودند وا داشته بود . در حالی که خود پرنس به هیج وجه مایل به جنگ و ستیز نبود و در واقع عامل تحریک کننده او برای نبرد و رسیدن به هدف ( نابودی شنهای زمان ) آن پیرمرد جادوگر بود اما این موضوع فقط نصف گناه او را شامل می شود و در واقع نصف دیگر ماجرا تقصیر خود پرنس است و می توان گفت تا حدودی هم خود او باعث شده تا به سمت هدفش پیش برود به طوری که در قسمت دوم با خلا ای که پرنس در خط زمان به وجود آورده بود باعث آن شده بود تا داهاکا مامور زمان برای کشتن او به دنبالش بیافتد و اگر پرنس خود را تسلیم داهاکا میکرد خلا زمان نیز از بین میرفت اما وقتی پرنس داهاکا را نابود کرد این خلا نه تنها از بین نرفت بلکه وسیع تر هم شد به طوری که تا سرزمین خودش یعنی بابل هم پیشروی کرد و جنگ خونریزی به پا شد تا باز هم پرنس را به مبارزه بطلبد . و اما در مورد کراتوس و هدفش اگر از داستان بازی مطلع باشید کراتوس به هیچ وجه برای مردم یا سرزمینش پا به عرصه جنگ نگذاشته بلکه او تنها یک هدف را پیش روی خود میبیند و آن هم نجات خانواده اش که قبلا به دست خودش کشته شدند اما او با میل باطنی این کار را انجام نداده بلکه به دستور آرس الهه جنگ این کار را به انجام رسانیده بود . اما بعد از کشتن همسر و فرزندش از کار خود پشیمان میشود و به سراغ زئوس خدای خدایان میرود و او و بقیه خدایان این قول را به کراتوس میدهند که در صورت کشتن آرس خانواده اش را به او برمیگردانند و این حرف خدایان نور امیدی را در دل کراتوس روشن میکند تا با این امید و هدف به جنگ با آرس برود اگر او آرس را میکشت نه تنها میتوانست دوباره به کنار خانواده اش برگردد بلکه آتن را نیز از دست آرس و کشت و کشتاری که به راه می انداخت نجات میداد . خب همانطوری که دیدید در واقع هیچ کدام از دو شخصیت با میل باطنی به جنگ نمیروند و هرکدام فقط میخواهند تا به هدفشان برسند و برای انجام این ماموریت که به ناچار به آنها محول شده دست به هر کاری میزنند اما با این تفاوت که پرنس هدفش نجات سرزمین و خودش است و اصلا پایه و اساس این هدف را نجات سرزمینش قرار داده اما کراتوس به طور غیر مستقیم و بی آنکه بداند به غیر از نجات خودش سرزمینش که اصلا هم برایش مهم نیست را نیز نجات میدهد .


موضوع بعدی که میتوان از نوشته بالا نتیجه گرفت این است که شخصیت با اینکه عاملی دیگر آنها را به مبارزه مجبور کرده بود اما یکی از عوامل اصلی نیز در این جریان خودشان بودند که به این وضع افتاده اند مثلا پرنس اگر فقط میخواست تا سرزمینش را نجات دهد میتوانست خود را تسلیم مامور زمان کند تا خلا زمان پر شود و هیچ اتفاقی هم برای سرزمینش نیافتد که البته در قسمت سوم پرنس شاهد آن خواهیم بود ولی او نمیخواست تا کشته شود و این تا حدودی خودخواهی او را نیز نشان میدهد چون به خاطر نجات جان خودش حاضر شد حتی خلا زمان بزرگ و بزرگتر شود تا جایی که به سرزمین خودش هم کشیده شد . موضوع خودخواهی در مورد کراتوس هم صدق میکند و آن هم این بود که ارس به او دستور داد تا همسر و فرزندش را بکشد ولی او میتوانست انتخاب کند و به جای اطاعت از دستور آرس از کشتن خانواده اش سرباز زند اما چون زندگی خود را مدیون آرس بود و خشم و نفرت وجود او را در بر گرفته بود تصمیم اشتباهی گرفت و خانواده اش را کشت البته میتوان گفت کراتوس انتخاب دیگری نداشت چون در غیر این صورت آرس بلافاصله و به دلیل سرپیچی از قرمانش کراتوس را میکشت .

سرنوشت :
موضوع بعدی که این دو شخصیت را خیلی به هم شبیه میکند سرنوشت هریک از آنها و اتفاقاتی که در رابطه با سرنوشتشان رخ میدهد هست . در واقع این سرنوشت شخصیت هاست که پایه و اساس اولیه داستان هر دو بازی را تشکیل داده است . مطمئنا تا الان حتما شما هم آن جمله معروف ماهاراجه ( پیرمرد پیشگو ) را شنیده اید که در اوایل بازی به پرنس میگوید : You fate has been written you will die and you can not change your fate . این جمله به معنای سرنوشت تو اینطور رقم خورده که تو خواهی مرد و تو نمیتوانی سرنوشتت را عوض کنی . در واقع کل داستان روی این خط میگذرد . چون تمام واقعیت را به پرنس و سرنوشت او در مورد آینده ، می فهماند . در ادامه نیز پرنس در می یابد که با خلائیکه که در خط زمان به وجود آمده داهاکا مامور زمان به دنبال او افتاده و در نهایت او را میکشد . وقتی ماهاراجا این جمله را به پرنس میگوید احساس یاس و ناامیدی در چهره پرنس شکل میگیرد و تقریبا او را از ادامه زندگی ناامید میکند اما با جمله بعدی ماهاراجا تازه تمام ماجرا شروع میشود او به پرنس میگوید But one fate for you and one million way to defy it . این جمله نیز به معنای این است که یک سرنوشت برای تو رقم زده شده و تو یک میلیون راه برای مبارزه با آن داری . تقریبا می توان گفت اشتباه پرنس درست در همین لحظه بود چون او نگذاشت تا ماهاراجا حرفش را تمام کند و به این نتیجه رسید که به جزیره زمان سفر کند و شنهای زمان را نابود کند .


اگر او درست به حرف های ماهاراجه توجه میکرد هیچ گاه این کار را انجام نمیداد . در واقع پرنس به هیچ وجه نمی تواند سرنوشتش را تغییر بدهد بلکه فقط میتواند با آن مبارزه کند و آن را به عقب بیندازد ولی با سفر به جزیره زمان در واقع خود را به خاطر هیچ و پوچ به خطر مرگ انداخت . البته این مساله را هم در نظر بگیریم که اگر قرار بود این کار را نکند اصلا قسمت دوم ساخته نمیشد . :D به هر صورت او به جزیره سفر کرد تا شنهای زمان و داهاکا را نابود کند که البته موفق به انجام این کار هم شد و با نابود کردن داهاکا و شنهای زمان و با این خیال که همه چیز به روال عادی برگشته از جزیره راهی سرزمینش شد . ولی او حرف ماهاراجه را فراموش کرده بود و در واقع نه تنها نتوانست سرنوشتش را تغییر دهد بلکه با نابودی داهاکا خلع بزرگی در خط زمان ایجاد کرد و باعث شد تا کشورش در جنگ و آتش به نابودی کشیده شود . اما اوضاع در مورد کراتوس و سرنوشتش هم همین گونه است چون در واقع کراتوس به جنگ سرنوشتی میرود که خودش رقم زده ولی او هم مثل پرنس نمیتواند سرنوشتش را تغییر دهد و این مساله در یکی از سکانس های آخر بازی قابل مشاهده است . در آن سکانس کراتوس باید از خانواده اش مراقبت کند ولی در آخر ، خانواده اش باز هم با همان شمشیرهای کراتوس ولی اینبار نه به دست خودش بلکه به دست آرس کشته میشوند . در واقع عاملی که سرنوشت کراتوس را رقم زده بود همین آرس بود که با نجات جان کراتوس او را مطیع خود کرده بود و شمشیر هایی را که به دست کراتوس بسته بود نشانگر آن است که تا زمانی که این شمشیر ها به دست کراتوس بسته است او اسیر فرمان ها و کنترل آرس است . و تا زمانی که شمشیر ها به دست کراتوس بسته بود او نمیتوانست آرس را بکشد به طوری که وقتی در بازی یکبار آرس را با شمشیر هایش از پا در آورد او نمرد بلکه یکبار دیگر با قدرت بیشتری به سمت کراتوس حمله کرد تا او را بکشد ولی در این کار اشتباهی کرد که باعث شکست او در برابر کراتوس شد و آن هم اینکه او شمشیر ها را از دست کراتوس باز کرد و با این کار کراتوس را آزاد کرد و او هم با یک شمشیر دیگر به جنگ آرس رفت و او را در نهایت کشت و با توجه به قولی که زئوس و خدایان دیگر به او داده بودند راهی قلمرو زئوس خدای خدایان میشود تا همسر و فرزندش را از او پس بگیرد اما زئوس به او می گوید که کاری از دست او بر نمی آید و او نمیتواند همسر و فرزندش را به کراتوس برگرداند و همچنین به او میگوید که سرنوشت تو این نبوده که همسر و فرزندت را به زندگی برگردانی ولی کراتوس دیگر صبر نکرد تا زئوس حرف دیگری بزند و به سمت دره ای رفت تا خود را بکشد ولی در همان حین خدایان به او اجازه مرگ را ندادند . بلکه در عوض کاری که برای خدایان و مردم آتن انجام داده بود او را به عنوان خدای جنگ بر می گزینند و این همان سرنوشت اصلی کراتوس بود . ولی خدایان مخصوصا او را از این سرنوشت بی خبر گذاشتند تا او امید و هدفی برای نابودی آرس داشته باشد و هدف دیگر خدایان برای رسیدن کراتوس به این سمت این بود که اگر او هم زمانی مثل آرس از دستور آنها سرپیچی کرد دیگر با موجودی از جنس خود درگیر نشوند . چون خدایان نمیتوانند به یکدیگر اسیبی برسانند و احتمالا دلیل اصلی آنها برای برگزیدن یک انسان فانی به سمت خدای جنگ همین بوده تا ارتش های آدمی را سازمان دهی کند و در ضمن مردم آن زمان این احساس را داشته باشند که الهه جنگ و نبردشان که دوش به دوش آنها میجنگد موجودی از جنس خودشان است . همانطور که خواندید احتمالا فهمیدید که سرنوشت اصلی کراتوس به هیچ وجه نجات خانواده اش نبوده بلکه سرنوشت او رسیدن به سمت خدای جنگ بوده ولی خودش از این امر خبری نداشت . درست مثل شاهزاده که اصلا خبری از سرنوشت خود نداشت ولی به جنگ شنهای زمان رفت . خب ما تا اینجا به کار فقط درباره صفات اخلاقی و نکات درباره داستان بازی پرداختیم و حالا میخواهیم درباره بعضی از نکات ساختاری این دو شخصیت بحث کنیم .


قوای جسمانی:
همانطور که میدانید همیشه در بازی هایی که سبک آنها اکشن ماجراجویی است شخصیت اول بازی همه فن حریف است و اگر بازی مثل این دو بازی علاوه بر سبک شخصیت بازی به جای سلاح گرم از سلاح سرد استفاده کند ، کاراکتر اصلی حتما باید دارای هیکل مناسب و ورزیده ای باشد . مثلا شخصیت این نوع بازی ها به هیچ وجه نباید هیکلی مثل شخصیت بازی مکس پین داشته باشد که البته هم سونی و هم یوبی سافت این موضوع را به خوبی درک کرده اند و انصافا هم هیکل شخصیت ها در هر دوبازی خدای جنگ و شاهزاده فارس کاملا با بازی و جزئیات آن همخوانی دارد . در مورد کراتوس و شخصیت او در بازی باید گفت که به عنوان یک فرمانده بی رحم چهره خشن و بدنی تنومند و ورزیده دارد به طوری که وقتی به دشمنانش ضربه ای با شمشیر وارد میکنید کاملا برایتان قابل باور و درک است که کراتوس ضربه ای به آن مهلکی را به دشمنش وارد کرده و یا وقتی یک در سنگین را بلند میکند هیچ جای شکی باقی نمی ماند که چه جوری این در به آن سنگینی توسط کراتوس جابجا شده چون فقط کافی است تا به هیکل او نگاهی بیاندازید تا آخر ماجرا را خودتون می خوانید . البته او در کنار تمام این خصوصیات بالای جسمانی ضعف بزرگی هم دارد و آن هم سرعت و چابکی نه چندان بالای اوست . در واقع اگر بخواهیم او را از نظر سرعت ، چابکی نسبت به پرنس بسنجیم به هیچ وجه به پرنس نمیرسد و سونی هم از این موضوع به عنوان جنبه مثبت استفاده کرده برای مثال شما در بازی شاهزاده فارس علاوه بر اینکه با دشمن می جنگید در بعضی مواقع از دست دشمن فرار می کنید ولی در بازی خدای جنگ به هیچ وجه شما کراتوس را در حال فرار نمی بینید بلکه همیشه او را در حال جنگ با دشمنانش مشاهده میکنید البته به نظر می رسد سونی مخصوصا چنین کاری را انجام داده تا دو مطلب را به خوبی به بازبکن القا کند . یکی شجاعت کراتوس که او از هیچ چیزی نمی ترسد و دوم قوای بدنی و خشونت او . شما در بازی تقریبا در نود درصد‌ صحنه های بازی می توانید خشونت او را مشاهده کنید . در اصل او به هیچ چیز و هیچ کس رحم نمیکند و هر کس را که در سر راهش قرار بگیرد را نابود میکند و این همان نقطه ضعف کراتوس است . او حاضر است همه چیز را فدا کند ولی به هدفش برسد . این خشونت حتی تا جایی رسیده بود که به خاطر رسیدن به هدفش در صحنه ای همسر و فرزند خود را نیز میکشد . در واقع او برای هیچ کس ارزش قائل نیست البته این شخصیت پردازی کاملا به چهره او میخورد . مثلا امکان ندارد شما صحنه ای از بازی را ببینید که کراتوس می خندد یا خوشحال است و یا اصلا میترسد در واقع حالت چهره او کاملا یکنواخت است و آن هم اینکه او همیشه با چهره ای خشن و اخم های در هم در بازی حاضر است و حتی این حالت در پوستر های بازی هم تغییر نمیکند . حالا میرسیم به پرنس ، همانطور که گفتیم او دارای قوای بدنی بالا البته نه به اندازه کراتوس ولی بینهایت چابک و سریع مخصوصا در مبارزات و یا حرکات اکروباتیک که در حین بازی انجام میدهد هست . در واقع پرنس را میتوان به عنوان یک شخصیت تمام و کمال برای یک بازی اکشن ماجراجویی نامید و اگر جز 5 کاراکتر پرطرفدار در بین بازیها در سطح جهان نباشد اغراق نیست که بگوییم پر طرفدارترین شخصیت بازی در ایران است ! شخصیت او با حرکات و استیل بدنش و همچنین راه رفتن روی دیوارها همخوانی کامل دارد . نوع ضربه زدن به دشمنان و فرار از دست آنها همه و همه دست به دست هم دادند تا از پرنس یک قهرمان بسازند اما اکنون میخواهیم به برگ برنده پرنس نسبت به کراتوس بپردازیم و آن هم چهره پردازی پرنس است که بی شک میتوان گفت همین عامل او را جزو شخصیت های محبوب کرده و شما این موضوع را به خوبی چه در بازی و چه در پوستر ها مشاهده میکنید .


بر فرض مثال برخلاف کراتوس که اصلا حالت چهره اش عوض نمیشود پرنس در بازی هم می خندد ، هم میترسد و هم ناراحت میشود . یعنی دقیقا مطابق با آن صحنه چهره پرنس نیز تغییر میکند بر فرض مثال زمانی که پرنس میخواهد در قسمت دوم ماسک سیاه را به صورت بزند کاملا حالت نگرانی در چهره اش نمایان میشود و این عمل طوری طراحی شده که حالات او کاملا به بازی کننده القا میشود و اگر کسی دمویی از بازی شاهزاده فارس راببیند و حتی یک کلمه از حرفهای دمو را هم نفهمد لااقل به وضوح از چهره پرنس در می یابد که آن دمو نشانه ی وحشت ، ترس یا خوشحالی پرنس است و این همان نکته ای است که کراتوس نسبت به پرنس کم دارد . با این حال سازندگان خدای جنگ بر این اعتقاد بودند که چهره کراتوس می باید خشن باشد البته این حرف آنها کاملا درست است ولی به نظر می آید در نشان دادن خشونت کراتوس مقداری زیاده روی شده و آخرین موضوع که باز هم نقطه ضعف کراتوس به حساب می آید سنگ دلی اوست که کاملا در بازی قابل مشاهده است . در صحنه ای از بازی در حالی که میتوانست یک پیر مرد را که هیچ کاره ای نبود و در واقع جز دشمنان او به حساب نمی آید نجات دهد ، این کار را نکرد و اجازه داد تا او بمیرد و دقیقا همین صحنه را در جایی دیگر از بازی هم تکرار کرد ولی در بازی شاهزاده فارس شما دل رحمی پرنس را احساس میکنید . مخصوصا در صحنه ای که پرنس مجبور میشود تا با پدر خود که تبدیل به شن شده بود مبارزه کند و او را نابود کند و بعد از نابودی پدرش هم طوری میخواست به خود بقبولاند که پدرش را نکشته و آن موجود پدر او نبوده .            http://www.ehsangame.parsiblog.com


+ نوشته شده در  چهارشنبه 87/6/6ساعت 2:24 عصر  توسط ehsan saberian |  نظر

                                                                        
شروع: بشر امروز نمی خواهد بفهمد اشتباهات کوچیک باعث بروز مشکلاتی می شه که دیگه خارج از کنترله و عاقبتشه همینی می شه که در این بازی تجربه خواهید کرد

مقدمه: برمی گردیم به چندین سال قبل و درهمون سال ها بشر باز هم ضرر ساز شده است طی یک اشتباه یکی از نیروگاه های بزرگ بشریت نابود شده است و چندنی و چند کشور در آتش فرو رفته است ، بیش از چندین میلیون نفر در زیر آتش به خاکستر تبدیل شده اند.و رادیو اکتیو باعث به وجود آمدن جهش های ژنتیکی شده است و موجودات عجیبی به وجود آمده اند. ی

داستان:در سال1986 باز هم بی دقتی یکی از مسئولان نیروگاه چرنوبیل واقع در روسیه کار دست جهان می دهد.بله به خاطر یک بی دقتی ساده انفجاری در نیروگاه به وجود می یاد ولی انفجار در نیروگاه هسته ای مسئله ای ساده نیست . همون طور که شما می دانید نیروگاه هسته ای باید در کنار و یا نزدیک دریا ویا محلی که در آنجا سدی باشد ساخته می شود علت آن این است که باید همیشه خنک باشد و با کمی گرم شدن آن امکان انفجار وجود دارد. ولی یک انفجار شاید حتی کوچک هم باعث ویرانی های زیادی خواهد شد . بله بعد از آن انفجار تمام نیروگاه منفجر می شود و بعد از انفجار نیروگاه شماره 4 شدت آتش زیادتر شده و به نیروگاه های دیگر می رسد و ویرانی های بسیاری را به وجود می آورد شدت انفجار به قدری زیاد بود که رادیو اکتیو در وسعت زیادی حتی تا سوئد پخش شد .بعد از این اتفاق میلیون ها انسان بی گناه نابود شدند. ولی این داستان اصلی بازی نیست در اصل اکنون سال 2010 هست و فرض گرفته شده شش سال پیش فاجعه جرنوبیل به وقوع پیوسته و اکنون بعد از شش سال و کم شدن قدرت رادیو اکتیو منظقه گروهی به منطقه آمدند تا بررسی هایی را انجام بدهند اما سوالی مطرح میشود شما چه هستید و چه ماموریتی دارید؟


شما که هستید در چه محلی هستیدو چه ماموریتی دارید؟

این محل همان محلی است که همه جا را ابر های رادیو اکتیوی گرفته گروه های زیادی در دور شما در محلی فرضی به نام زون(the zone) هستیدمحل جمع شده اند تا از خروج افراد رادیو اکتیوی به بیرون جلوگیری کنند هیچ کس تاب ورود به این دنیای خطرناک را ندارد ولی گروهی نترس و از جان گذشته به نام استالکر وجود دارند که وارد این دنیا می شوند اما این گروه نیز بیشتر برای جیب خود دست به کار شده اند در موقعیتی که هیچ کس جرات ورود به منطقه زون را ندارد این گروه فرصت را غنمیت دانسته تا وارد این منطقه شده تا هم به دانشمندان و هم به دلالان کمک کنند. ماموریت گروه استالکر همین است و شما هم یکی از اعضای این گروه هستید


گیم پلی بازی:وقتی صحبت از گیم پلی بازی می شود چیز قابل توجه وسعت است ، وسعت به حد عالی است(در جلوتر به وسعت بازی نیز پرداخته می شود) . شما در نقش یکی از اعضای گروهی مستقل به چرنوبیل آمده اید تا ماموریت های مختلفی را پشت سر بگذارید گیم پلی بازی در دست شما است شماحق گشت گذار و انتخاب و انجام ماموریت های مختلفی را دارید. نباید بازی را با بازی هایی مانند فیر و یا دوم مقایسه کرد این بازی سبکی جدید را در نوع خود به وجود آورده که واقعا زیبا است

وسعت بازی:

باید وسعت بازی را 300 کیلومتر دانست یعنی بزرگترین وسعت یک بازی در سبکSci-Fi First-Person Shooter(در مورد سبک بازی جلوتر بحث می شود)

است این بازی واقعا وسیع است و دیدنی است در دنیای بازی شما می تونید ماشین های سوخته شده ، حیوانات مختلف و حتی گروه های دیگه رو در این وسعت به کرار ببینید گروه هایی که در بعضی موارد به شما ماموریت هایی را هم می دهند و یا در بعضی از شما کمک می خواهند که کمک کردن یا نکردن به شما بستگی دارد ولی بعد از اون اگه به آنها کمک کنید با شما دوست می شوند در غیر این صورت دیگه اون طرفا نرید. بازی از لحاظ گوناگونی محیط بی نظیر است گوشه ای از این دنیا چر خ و فلک های شوخته ای می بینید(یک پارک نابود شده) در قسمتی دیگر شواهد از آثار قدیمی می بینید( یک موزه نابود شده) و در هر جا قسمت ها و محیط هایی بسیار متنوع و زیبا !

محل هایی که باعث کم شدن خون شما می شود:


حالت گردابی: این حالت حالتی است که در اکثر محل های بیابانی وجود دارد.


حالت آتشین:در این حالت در قسمت های نزدیک ماشین های سوخته و داخل بعضی ساختمان ها است


حالت برگ میوه ها: که در اکثر محل های تاریک دیده خواهد شد


حالت الکتریسیته: که در بعضی مکان ها مخصوصا نزدیک ویرانه های خانه ها دیده میشود

شما از همه نظر خواهید ترسید؟؟

بازی هیچ وقت به شما امان لحظه ای آرامش را نمی دهد چه از نظر موسیقی و چه از نظر موجودات ، سازندگان بازی همه چیز را بر علیه شما قرار دادند تا شما را در ترسی بیندازند که تا ساعت ها شما را مشغول خود کند. ترس چه از نظر موسیقی و صدا گذاری و چه از نظر موجودات همیشه و همه جا همراه شما خواهد بود از صدای ناله هایی که در طول مسیر شماهست تا سورپرایز هایی که دشمنان و موجودات برای شما به وجود می آورند .. اگر واقعا حوصله بازی ترسناک را ندارید از خیر بازی بگذرید

دشمنان با هوش هستند چون روزی برای خود آدمی بودند؟؟

دشمنان شما اول باید بگم علاوه بر افراد تغییر ژنتیک یافته ، گروه های دیگر نیز هستند و همچنین سر بازانی که شما را یک پرسه زن و یک خراب کار حساب می کنند چون کار شما خلاف قانون است، اول از افراد رادیو اکتیو شروع می کنیم این افراد قبلا آدمی بودند و الان فقط از نظر ژنتیکی تغییر کردند آنها هم زندگی می کنند ولی این بار برای زندگی هر چیزی را می خورند چه گوشت تن یک سرباز باشه یا گوشت خام یک حیوان یا گوشت یکی از اعضای استالکر این بار با افراد باهوش طرف هستید که شاید از پشت سر شما سر در بیارندو شما رو قافل گیر کنند، سر با زان و افراد گرو های دیگر هم باهوش و زیرک هستند(اگر می خوایهد گروه هایی که در بازی استالکر هستند رو بشناشید در پستی دیگر بعدا براتون می زارم )؟

سبک بازی چیه بلاخره؟؟

شاید نشه سبک خاصی برای بازی در نظر گرفتن شاید وظیفه ای بیشتر به بازی بخوره و اصلا 70 درصد اینطوریه ولی بعضی جهاتش شاید به تیر اندازی اول شخص بخوره ولی نه اون تیر اندازی اول شخص مثل دوم که همیشه طوی یه محل بسته هستید

سلاح ها:

تنوع و گوناگونی سلاح ها فوق العادست از هر نوع سلاحی که در فکر دارید وجود دارد در ضمن شما می توانید سلاح خود را ارتقا دهید و پیشرفته تر کنید

گرافیک بازی

گرافیک بازی در نوع خود خوب است ولی معایبی هم دارد از چشمگیر ترین این معایب می توان به در گیر ها اشاره کرد طرز خون پاشیدن دشمنان واقعا ناشیانه است مثلا با مسلسل و یا با کلت فرق چندانی ندارد که در اصل و واقعیت همچین چیزی نیست...گرافیک از نظر نور پردازی عالی کار کرده و یکی از نکات مثبت است .. آسمان بازی هم در بعضی موارد از ابرهای رادیواکتیوی با رنگ های گوناگون و رد بعضی مواقع صاف است البته آسمان واقعا زیبا طراحی شده است ، بازی از لحاظ کاراکتر ها نسبت به بازی هایی مانند فیر و پری کمی کم دقتی دارد ولی از بعضی لحاظ از آنها هم سر تر است مثلا زا لحاظ بعد بازی که از دور می توانید ساختمان ها و یا ماشین های سوخته را ببینید در بغل خیابان ماشینی سوخته که واقعا از لحاظ آتش بسیار خوب روش کار شده و عالی است

صدا گذاری

نقطه تحریکی برای ادامه و یا از دست کشیدن بازی استالکر همین صدا گذاری است اگر از بازی های ترسناک خوشتان نمی آید از همان دموی اول از باز خارج شده و دیگر از ادامه دادن این بازی صرف نظر می کنید ولی در صورتی که بازی های این سک را دوست داشته باشید یکی از بهترین صدا گذاری های این سبک را شاهد خواهید بود به عنوان مثال صدای شلیک گلوله ها واقعا عالی است و یا صدای موسیقی بازی هم بی نظیر است در مواقعی آرام است و رد صورتی که دشمنی باشد تند تر و اکشنی تر می شود و در بعضی موارد ترسناک و ترسناک تر است

بازی پایان دارد نترسید؟


بعضی ها می خوان بدونن آیا بازی به این وسعت پایانی هم دارد که باید بگوییم بازی پایان دارد ولی نه یک پایان بازی چندین پایان دارد که به نوع رفتن شما بستگی دارد گفتن پایان های بازی از جزابیت بازی کردن شما خواهد کاست پس از گفتن این مبحث بیش تر از خود داری می کنیم                        


+ نوشته شده در  چهارشنبه 87/6/6ساعت 2:4 عصر  توسط ehsan saberian |  نظر
                                                  
ماهها انتظار علاقمندان به بازی های رایانه ای به ویژه بازی فوتبال به پایان رسید چرا که Pro Evolution Soccer 2008، زیباترین و مهیج ترین بازی فوتبال رایانه ای محصول کمپانی بزرگ KONAMI ژاپن با تغییرات عمده بهبود های فراوان و باور نکردنی نسبت به نسخه پیشین این بار بر خلاف بازی FIFA، منحصر Next-Generation هم برای PC و هم کنسول های بزرگ PS3 و XBox 360 در تاریخ 26 اکتبر 2007 رسما عرضه شد!
گروه اینترنتی مبین همزمان با عرضه رسمی این بازی در بازارهای جهانی اقدام به عرضه نسخه نهایی این بازی بسیار پرطرفدار برای تمامی ایرانیان می نماید.

ویژگی Teamvision یا هوش مصنوعی پیشرفته این بازی از ماهها قبل مورد تاکید اکثر منتقدان بازی های رایانه ای بوده که PES 2008 را به بازی فوتبالی متفاوت از آنچه پیشتر از KONAMI دیده ایم مبدل ساخته است !
Pro Evolution Soccer را می توان به جرات پر طرفدارترین بازی فوتبال حال حاضر دنیا نامید چرا که با Gameplay فوق العاده چه در نسخه PC و چه PS و PS2 و XBox 360 همواره لذت یک بازی فوتبال واقعی فوتبال را طی سالیان به علاقمندان منتقل کرده است. همگان کنسول پرطرفدار Play Station One را با بازی فوتبال زیبای آن که از سال 1995 تا 2002 که با تمام وجود حسش کرده و در آن زمان عاشق آن بوده ایم !
یکی از ایراد هایی که منتقدان همواره به بازی مطرح فوتبال FIFA می گیرند، عدم وجود تغییرات عمده در نسخه های مختلف آن و همچنین Gameplay ضعیف آن است که این ایراد به هیچ عنوان در سری بازی های Winning Eleven یا Pro Evolution Soccer کونامی وجود نداشته است و در نسخه 2008 زیبایی، تغییرات عمده و اعمال هوش مصنوعی بسیار پیشرفته و بهبود های عالی گرافیکی ، افزوده شدن قابلیت های بی نظیر به محیط بازی فوتبال و ... به اوج خود رسیده و توانسته بازی فوق العاده ای حتی در قیاس با نسخه بسیار پرطرفدار پیشین عرضه کند ! در این نسخه با Christiano Ronaldo بازیکن محبوب پرتغال و باشگاه منچستر قرارداد بسته شده و به عنوان بازیکن تاپ روی تمامی کاور های بازی و منو قرار دارد !

ویژگی های منحصر به فرد بازی Pro Evolution Soccer 2008 :
- دارای امتیاز تعداد بسیار بیشتری تیم در قیاس با نسخه های پیشین !
- ویژگی هوش مصنوعی فوق پیشرفته بازی و فوتبال تیمی با نام Teamvision که PES 2008 را به بازی فوتبالی متفاوت از آنچه پیشتر از KONAMI دیده ایم مبدل ساخته است !
- گرافیک بالاتر و زیباتر در قیاس با نسخه پیشین به خصوص در امر شبیه سازی چهره ها و لباس بازیکنان که هر دو بسیار طبیعی تر به نظر می رسند !
- دارای 15 استادیوم متفاوت منحصر نسخه های Next-Generation که PC رانیز شامل می شود. این استادیوم های زیبا با جزئیات بسیاری چه از لحاظ تماشاگران سه بعدی و طبیعی و چه از لحاظ زیبایی محیط طراحی شده اند !
- افزوده شدن قدرت تکنیک دربیل همراه با توپ به گونه ای طبیعی و بسیار زیبا !
- افزوده شدن ویژگی های بسیار طبیعی و باور نکردنی همچون Diving یا شیرجه در محوطه جریمه و Shirt Pulling یا کشیدن لباس بازیکن حریف !
- دیتابیس بازی تا تاریخ 31 آگوست 2007 از لحاظ تغییر و تحولات تیم ها به روز است !
- قابلیت بسیار جالب وارد کردن چهره به داخل محیط بازی با استفاده از USB Webcam !
- انیمیشن های تصویری بسیار قوی تر در قیاس با نسخه های گذشته از قبیل چهره و حرکات .
- قابلیت ویرایش کامل تیم و بازیکنان منحصر بازی های Next-Gen که PES 2008 نسخه PC را شامل می شود !
- تاثیر مستقیم آب و هوا باران،برف و حتی آفتاب علاوه بر کیفیت بازی، بر روی ظاهر بازیکنان و لباس آنها !
- سیستم پاسکاری عالی و بسیار سریعتر و Gameplay طبیعی تر بازی .

- نیمکت مربیان و بازیکنان ذخیره و عکس العمل های آنها طی بازی !
- قابلیت مشاهده کامل استادیم ها از بیرون از زمین بازی به طور کامل !
- سخت تر شدن بازی به گونه ای طبیعی و بسیار دلچسب که گل زدن و شوت به سمت دربازه دشوارتر و واقعی تر شود !
- آمار دقیق تمامی بازیکنان با جزئیات .
- طرفداران و تماشاگران کاملا سه بعدی و زیبا طراحی شده بر خلاف تمامی نسخه های پیشین !
- توپ بازی سنگین تر و بسیار طبیعی تر در این نسخه به نظر می رسد !
- مو های بازیکنان نیز حتی حین حرکت به صورت کاملا طبیعی تکان می خورند !
- مانور منحصر بر روی دربازبان هم روی حرکات و هم هوش مصنوعی که حتی روی ضربات کرنر تیم خود نیز برای ضربه سر جلو می آید !
و .....

تیم ها و لیگ های تایید شده در بازی Pro Evolution Soccer 2008 :
- دارای امتیاز کامل 4 لیگ مطرح فوتبال اروپا که تمامی تیم ها و نام هایشان به صورت کامل همراه با بازیکنان در آن با نام، چهره و مشخصات حقیقی وجود دارند ! لیگ های Spanish La Liga،French Ligue 1،Italian Serie A،Dutch Eredivisie .
همچنین لیگ برتر انگلستان نیز از لحاظ بازیکنان و مشخصات تیم ها نیز کاملا Licensed شده است ولی تنها دو تیم در آن با نام واقعی نمایش داده شده اند !
- دارای 57 تیم ملی از قاره های مختلف دنیا. 8 تیم از افریقا، 5 تیم از آسیا، 32 تیم از اروپا، 8 تیم از امریکا و 4 تیم از امریکا شمالی ! تیم های ساحل عاج، غنا ، کرواسی، یونان، جمهوری ایرلند، پرتغال، اسکاتلند، ترکیه و حتی برزیل تیم هایی هستند که در این نسخه امتیاز کامل آنها همراه با تمامی بازیکنان خریداری شده است !
- دارای 7 تیم کلاسیک قدیمی در صورت آزاد شدن، انگلیس، فرانسه، آلمان، ایتالیا، هلند، آرژانتین و برزیل قدیم !
- دارای 34 کلوپ باشگاهی کاملا Licensed شده که 26 عدد از این تیم ها و کلوپ های باشگاهی برای اولین بار در سری بازی های Pro Evolution Soccer امتیاز کامل نام تیم، بازیکنان و مشخصات آنها گرفته شده است
                       خداحافظ           http://www.ehsangame.parsiblog.com

+ نوشته شده در  چهارشنبه 87/6/6ساعت 1:59 عصر  توسط ehsan saberian |  نظر

                                                                         

تونی با شرکت Sierra پا به PC و Xbox و PS2 و X360 گذاشته است او در شهر آزاد هست هر کاری می تواند بکند او به دنبال افرادی می رود و از آنها ماموریت می گیرد و......

این بازی توسط شرکت Radical ساخته و توسط شرکت Sierra منتشر شده است این بازی ما را به یاد بازی GTA می اندازد اما خیلی ها این بازی را حتی بهتر و بعضی ها ضعیف تر می دانند. بازی با یک استارت خیلی خوب شروع می شود مخصوص دوستداران اکشن خالص هست به قصر تونی حمله شده است تونی با فحش و داد کشیدن و تیراندازی همه را از بین می برد و بعد از چند ماه دوباره همه چی از نو شروع می شود و شما ماموریت هایی که می گیرید را باید انجام دهید. من این بازی را برای نسخه ps2 انجام دادم حرف نداشت واقعا اگر به جای شخصیت تونی شخصیت کارل جانسن بود شاید شما این بازی Scarface : The World is Yours را با بازی GTA SA اشتباه می گرفتید. گرافیک بازی معمولی هست و در حد و اندازه های gta sa هست ولی این بازی قدیمی شده و گرافیکش از رده خارج شده ولی خوب اگر زیاد گیر ندهیم گرافیک خوبی دارد سایه ها و مدل ها خوب طراحی شده و طبیعی است. شخصیت های فیلم مخصوصا آل پاچینو خوب طراحی شده و همه چی مناسب برای یک بازی هیجان انگیز است.


صداگذاری بازی بسیار خوب صورت گرفته است بسیاری از موسیقی های فیلم با کیفیت در بازی حضور دارند در بازی شما شاهد موسیقی های فراوانی هستید که می توانید آنها را خودتان انتخاب کنید. در ماشین ها به جای رادیو از موسیقی های متنوع استفاده شده است که من که خیلی راضیم و یک نکته جالب این هست که شما وقتی در داخل ماشین نیستید می توانید موسیقی انتخاب کنید و از شنیدن آن لذت ببرید که کار بسیار جالبی هست و این ایده باعث می شود که ایجاد کسلی و خستگی در شما ایجاد نشود. در بازی صدای بازیگران واقعی است و وقتی خواستند از صدای آلپاچینو استفاده کنند دیدند صدای آلپاچینو مسن هست و بدرد شخصیت بازی که جوانتر هست نمی خورد به همین دلیل از صدای آندره سولیوزو استفاده شد که بسیار شبیه به صدای آلپاچینو بود و آلپاچینو کار ایشان را تحسین کرد.

گیم پلی بازی خوب هست نشانه گیری بازی به دوصورت آزاد و اتوماتیک انجام می گیرند که هر دو صورت خوب هست شما در بازی می توانید فحش دهید که هر چه بیشتر فحش دهید نواری در بازی پر می شود که هر وقت پر شد می توانید بازی را به صورت اول شخص ادامه دهید و با زدن یک تیر به هرکی کشته می شوند مانند فیلم.
شما باید در این بازی به دنبال افرادی بروید و از آنها ماموریت بگیرید تنوع ماموریت ها و هیجانشان خوب هست ولی به ماموریت های gta sa نمی رسد. هوش مصنوعی دشمنان کمی مشکل دارد که زیاد دردسر ایجاد نمی کند. مکانیزم کنترل ماشین کمی مشکل دارد که بعد از چند بار بازی کردن به آن عادت می کنید.


در آخر باید بگویم این بازی خوبی برای همه دوست داران اکشن سوم شخص و دوست داران این فیلم هست. در بازی تنوع محیط و لباس و سلاح و..... بسیار خوب است صداگذاری عالی گرافیک معمولی گیم پلی خوب همه اینها باعث می شوند که من این بازی را به همه دوستداران gta پیشنهاد کنم که بخرند و این بازی را تمام کنند و از آن لذت ببرند در پایین هم سیستم مورد نیاز این بازی را برای PC می بینید. تا نقد و بررسی بعدی خدانگهدار                                   http://www.ehsangame.parsiblog.com


+ نوشته شده در  چهارشنبه 87/6/6ساعت 1:48 عصر  توسط ehsan saberian |  نظر
                                                                                                         
وگاس شهر گرفتار شده توسط تروریستهاست و اینجاست که گروه نجاتی برای نابودی توطئه های تروریستها به منطقه اعزام شده است گروهی کاربلد و همه فن حریف که میتوانند به خوبی از پس هر ماموریت غیر قابل انجامی بر بیایند و شما این بار در نقش یکی از فرماندهان گروه آلفای رنبوی ششم به منطقه میروید و باید از پس تروریستها بر بیاید و مردم را به طور زنده از چنگ تروریستها نجات دهید تا آنها به هدف شومشان به هیچ وجه نرسند ...وگاس شهر پر شده از تروریستهاست و اینبار تروریستها با نیروها و تجهیزات بهتری در مقابل شما صف آرائی میکنند...هرچند در مقابل گروه کوچک ولی باهوش شما کاری را از پیش نخواهند برد...

اگر شما شماره اول بازی Rainbow Six Vegas را بازی کرده باشید؛ احساس این رو پیدا میکردید که دارید یک مسیر نو را در سری Rainbow Six طی میکنید... شماره دوم وگاس نیز تقریبا همان حالت قبلی را دارد و تنها یک شماره 2 را دنباله خود حمل کرده است بازی در عین حالی که کمی فرسوده به نظر میرسد ولی بازی بسیار جذاب و سرگرم کننده ای است.بازی که برای رد کردن به فکر و علاقه مندان خود را می طلبد و به هیچ عنوان بازی ساده ای نیست.

پیش زمینه داستانی:داستانی نه چندان قدرتمند برای عنوان دیگری از Tom Clancy

با اینکه در عنوان این بازی نامی به نام Tom Clancy حک شده که از اون داستانهای خوب و گیرایی دیدیم ولی این بار داستان بازی آن حالت خوب فهمی خود را از دست داده و شما به سختی متوجه خط داستانی بازی خواهید شد.چنان میتوان گفت که شما وقتی شماره یک بازی را بازی میکردید با یک داستان در عین حال جالب و دلچسب و به همان حال درگیر کننده و زود فهم رو به رو بودیم و یک پایان عالی برای Rainbow Six Vegas باعث یک خاطره بسیار عالی شد ولی Rainbow Six Vegas 2 ...باز هم جلوگیری از تروریستها بدون در نظر گرفتن بسیاری از مسائل و وجود بسیاری از مشکلات در قسمت داستانی campaign بازی که نمیتوان به همین راحتی از کنار آن عبور کرد!!!که تا بازی را انجام ندهید متوجه این مشکلات نخواهید شد و بازگو کردن این مشکلات باعث لو رفتن بخشی از داستان اصلی بازی می شود.شما در بازی زیاد با شخصیت اولیه ( در نسخه اول)بازی یعنی Logan Keller (لو گان کلر)پیش نخواهید رفت در عوض شما به عنوان Bishop( بیشاپ) در درون بازی تروریستها رو شکار میکنید و گروگانها رو نجات میدید.هر چند بازی گیجی های زیادی در داستان خود دارد ولی یک چیز کاملا روشن و مشخص است در درون شهر وگاس تروریستهایی وجود دارند و شما مجبور هستید تا تمام شهر را نگرفتند آنها را نابود کنید.در کل بازی مانند سابق است ولی صحنه های بزرگ در مراحل بازی دیده میشود برای مثال:در مرحله ای از بازی شما باید یک فرد رو حمایت کنید تا به یک قرار ملاقات راجع به مواد شیمیایی برود و اون فرد جزء تروریستهاست و شما نباید آن را بکشید تا شما را به هدف اصلی تر برساند...و این مرحله پر شده از حوادث عالی که آنها را بازگو نمکنیم تا خود شما آنها را بچشید، هرچند در کل قسمت مرحله ای بازی بسیار کوتاه است و تا قصد سرگرم شدن کامل را دارید تمام می شود ولی ارزش دوباره بازی کردن با درجه سختی بالاتر را دارد!



گروه رینبو وارد میشود...

داستان بازی:به دنبال تروریستهای منطقه وگاس...

شروع بازی شما را به منطقهP?c des Pyreneés (رصد خانه) در فرانسه و سال 2005 میبرد و شما را به رویدادهای قبل از اتفاقات Rainbow Six 3: Raven Shield میکشاند...در جایی که تروریستها به منطقه ای از اروپا رسیدند ...لو گان کلر و گابریئل نواک از ماموران گروه رینبو توسط بیشاپ فرمانده گروه به اروپا اعزام میشوند تا با تروریستها ملاقات کنند تا توجه آنها را از اهداف خود دور کنند و گروهای ویژه رینبو یعنی آلفا و براو بتوانند خود را هر چه راحتر به سمت تروریستها بکشانند.بیشاپ که فرماندهی گروه براوو را در دست دارد, کلر و نواک را به محل های تعیین شده هدایت میکند و منتظر میمانند که تیم آلفا هم در محلهای تعیین شده مستقر شود. قبل از استقرار تیم آلفا, نواک به طور ناگهانی شروع به شلیک میکند و بیشاپ هم مجبور به شلیک به سمت تروریست ها میشود, اما مونروئه یکی از اعضای زبده گروه آلفا به خاطر اشتباه نواک توسط تروریست ها کشته میشود.از گروه رینوی ششم دستور می اید که تروریستها بعد از کشتن مونزوئه قصد فرار دارند و ماموریت جدید گروه آلفا به بیشاپ داده میشود و آن هم نابودی کامل تمام تروریستهاست، ماموریت بعدی خنثی کردن بمبی است که توسط تروریست ها که از ترسشان فعال کرده اند است، بیشاپ گروه را به دو قسمت تقسیم میکند و نواک را برای خنثی کردن بمبها میفرستد و خود و کلر برای پاک سازی منطقه راهی میشوند. نواک به سختی بمب را خنثی نمیکند ولی در آخر کار توسط دشمنان محاصره و زخمی میشود برای همین از دوستانش کمک میخواهد ...بلاخره کلر و بیشاپ از راه میرسند و قبل از مرگ نواک تروریستها را نابود میکنند...بقیه داستان به سال 2010 کشیده میشه جایی در وگاس ، بیشاپ و گروه جدیدش برای جلوگیری از تروریستهایی رهسپار مبارزه ای سخت شده اند و شما خود باید آنها را کنترل و دنبال کنید...



برای نجات گروگانها باید به میدان سختی پا بگذارید...

گیم پلی:یک لحظه غفلت مساوی است با کشته شدن...

هنوز بازی را از نظر گیم پلی باید بهترین و جذابترین در سبک خودش دانست که مانند یک کار تکرار نشدنی به نظر میرسه و تمام جذابیت بازی رو به دوش خودش میکشه و گیم پلی تقریبا همان گیم پلی جذاب قبل است.بعلاوه امکانات جدیدی که به بازی اضافه شده که مثلا دکمه هایی دم دست که باعث کارایی های سریع در بعضی مواقع بازی میشوند که جلوتر به آنها اشاراتی خواهیم کرد.بعبارتی بهتر میتوان گفت بازی از نظر گیم پلی با تجربه تر از قبل عمل کرده است و با استفاده از تجربیات Rainbow Six Vegas اولیه ،گیم پلی به مراتب راحتر و روان تر از قبل طراحی شده است و مانند بالش نرم برای شما خواهد بود، به طوری که از سازندگان بازی سپاسگذار خواهید شد.

گیم پلی گفتیم خوب است ولی... بازی Rainbow Six Vegas 2 ، بازی به مراتب سخت تر از آْن است که تصور میکنید اگر شماره قبلی بازی را تجربه نکردید مطمئنا پول خود را برای این شماره از بازی به هدر ندهید زیرا این بازی بدون تجربه قبلی بسیار سخت و دردناک خواهد بود و در نتیجه باعث می شود نگاه شما به این بازی سرد شود و دیگر میلی برای بازی کردن بازی نداشته باشید... حالا کمی برای شما بازی را توصیف میکنم شاید حرف ما را بپذیرید...شما در این بازی با چند تیر دشمن خواهید مرد و دشمن با دیدن حتی قسمتی از بدن شما به سمت شما شلیک خواهد کرد و بازی بسیار ، بسیار به واقعیت نزدیک است.در بازی درجه سختی آسانی نخواهد دید و هر درجه سختی بازی سختی خود را داراست و این دلایلی است که شما به یک باره به سراق بازی نروید!!در بازی حتی اگر بسیار حرفه ای هم باشید کلمه "game over" را بارها و بارها خواهید دید، پس از دیدن این کلمه که بارها و بارها خواهید دید خسته نشوید!!!



دشمنان از هر وسیله ای برای مراقبت از خود استفاده میکنند و بسیار باهوش هستند...

در بازی در مناطق بسته به راحتی در هر جایی که فکر میکنید میتوانید پناه بگیرید و با پناه گرفتن شما بازی از حالت اول شخص به سوم شخص منتقل میشود و باعث جذابیت میشود و در این حالت شما هنوز تیراندازی تصادفی را نیز دارید و میتوانید به صورت تصادفی به سمت دشمنان شلیک کیند که البته بسیار به ندرت تیرها در این حالت به دشمنان برخورد میکنند این حالت نسبت به قبل پیشرفت خوبی داشته است و آن هم سرعت بالاتر آن است و اگر با شات گان این کار را صورت بدهید میتوانید به راحتی دشمنان را از پای در بیاورید. در همین قسمت تغییری که وجود دارد رد شدن برخی تیر ها از بقل دیوارها و برخورد با شماست که قبلا همچین چیزی وجود نداشت پس باید در لبه دیوارها پناه نگیرید و یا بسیار کمتر این کار را انجام دهید.



برای جنگ در مناطق بسته به خوبی از یارهای خود استفاده کنید...

در مکانهای باز، بهترین راهی که از مناطق باز بازی شما خود را فراری بدهید و به مناطق امن برسید ،سرعت دادن به بازی است زیرا مناطق باز و بدون هیچ جایی برای پناه گرفتن واقعا بازی را برای شما به جهنم تبدیل میکنند... برای این امر سازندگان بازی حالت حرکت و تیر اندازی را درست کردند که در بازیهای چون gear of war قبلا دیده بودیم در این حالت بازیکن در حین حرکت سریع به سمت منطقه امن به سمت دشمنان تیراندازی میکند و باعث ترس در آنها شده تا آنها به راحتی نتوانند به سمت شما شلیک کنند.هر چند در بعضی موارد هنوز پیشرفتی ندیدیم مثلا وقتی یک نارنجک جلوی پای شخصیت بازی می افتد شما انتظار دارید بتوانید کمی به عقب فرار کنید ولی در عین تعجب می بینید توانایی چنان کاری را ندارید و این یک حالت واقعیت گرایانه برزخی و وحشتناک است و بدون اینکه به بازی اعتراضی را بکنید فقط باید منتظر صفحه "game over" باشید!!همین مسائل باعث میشه آن حالت تند و زیبای گیم پلی بازی کم رنگ تر از قبل خود را نشان دهد.در کل حالت گیم پلی و تیر اندازی در بازی بسیار جذاب است و شما به راحتی میتوانید دهن دشمنان خود را پر از باروت کنید البته باز به توانایی های شما در اجرای هر چه بهتر گیم پلی بازی برمیگردد.... ولی در هر صورت آدرنالین خون شما در هر لحظه از بازی بالا و پایین میشود زیرا هر لحظه منتظر دشمن باهوشی هستید که ممکن است در هر جایی خود را پنهان کرده باشد و به سمت شما شلیک کند!



پشت دیوارهای کوتاه راهکار خوبی برای پنهان شدن

کارایی های جدید و قدیمی :لباس و تیپ خود را انتخاب کنید...

یکی از مسائل خوب جدید انتخاب لباس و مدل ریش و سیبیل در اول بازی است که البته ربطی به روند بازی ندارد بلکه فقط میتواند به متنوع کردن بازی کمک کند برای اینکه برخی از لباسها یا وسایل قسمت اولیه بازی که قفل هستند را تهیه کنید نیاز به experience (تجربه) دارید... در بازی حالت جدیدی به وجود آمده که شما با کشتن هر فرد به شما experience (تجربه)داده میشود و با جمع آوری این امتییازات شما میتوانید به آپگرید وسایل خود بپردازید از این به بعد با پیشروی و انجام هر ماموریت و با افزایش تجربه شما، شما درجه بالاتری گرفته و امکانات بیشتری نیز میتوانید برای خود دست و پا کنید.علاوه بر این چیز جدید دیگری که در بازی بوجود آمده چک پوینتهای نزدیک تری است که نسبت به قبل وجود دارد چون در بازی شما خود نمی توانید بازی را سیو کنید در بازی چک پوینتهایی است که هر قسمت را برای شما سیو میکند در Rainbow Six: Vegas 1 این چک پوینتها بسیار دور از هم بودند ولی در Tom Clancy"s Rainbow Six: Vegas 2 سعی شده این چک پوینتها نزدیک تر به هم باشند، نقشه ها مانند سابق است ولی اینبار به صورت کوچکتر و به صورت مینی مپ در گوشه تصویر ظاهر میشود همچنین شما میتوانید از مادون قرمز و امکانات دیگر از این قبیل نیز استفاده کنید که بسیار واقعی طراحی شده اند و دید کمتری نسبت به بازیهای دیگر دارند.همچنین حالت رفتن به سمت ماموریت اصلی با همان دایره سری قبل که متراژ را هم در کنار آن زده شده است نشان داده میشود، این تمام امکانات بازی نیست و خود شما هم در کشف آنها باید کمی تلاش کنید...در کل امکانات بازی با امکانات جدید کاملتر شده و بهتر به نظر میرسد.



در مناطقی که دشمنان به سختی مشخ هستند مادون قرمز بسیار پرکاربرد است...

دو یار باوفا و حرف شنو:دو یار شما مانند بازوی راست و چپ شما...به دنبال شما و منتظر دستورات شما...

درست مانند سری قبل بازی شما به عنوان یک فرمانده به همراه دو یار امین خود بازی را دنبال میکنید.برخلاف دیگر بازیها این بار همه کارایی های دو یار شما در دستان شماست، چگونگی تیراندازی، محل استقرار، دنبال شما آمدن، استفاده از سایلنس(صدا خفه کن) در تفنگ ها، زدن تیر به صورت تصادفی ،تیراندازی با دقت هر چه تمام تر و حتی محل استقرار آنها نیز در دستان شماست... علاوه بر این میتوانید به آنها دستوارت گروهی چون شکستن و وارد شدن از در یا از نردبان پایین رفتن یا آویزان شدن از تناب را به آنها در زمان و وقت خود بدهید.این دو یار به قدری در طول بازی به شما کمک میکنند که واقعا از بازی لذت میبرید ولی این یارها نیز زخمی نیز میشوند که باید به بالای سر آنها رفته و یا به یار دیگر دستور بدهید تا با تزریق ماده ای او را مداوا کند در غیر این صورت دشمنان به سمت یار شما شلیک کرده و ممکن است او جان خود را از دست بدهد و با مردن او شما نیز بازنده بازی خواهید بود.اگر بدرستی و با هوش خود از آنها استفاده کنید میتوانند برای دشمنان بسیار خطرناک باشند ولی اگر نادرست از آنها استفاده شود ممکن است موجب باخت شما نیز بشوند!پس هر کدام از فرمانها را به درستی به آنها بدهید... مثلا در جایی که گروگانها هستند باید به آنها فرمان بدهید تا با دقت تیراندازی کنند چون اگر به صورت Assault (یورش) به آنها دستور بدهید ممکن است جان گروگانها به خطر بیفتد.پس این یارها چیزی ما بین گروهی بدرد بخور و گروه هستند که شما را رو به زوال می برند... آنها هیچ چیز نمی فهمند و دستورات شما را مو به مو انجام میدهند. از نشستن ، از ایستادن و تا هرکاری که شما بکنید آنها نیز به پیروی از شما آن کار را انجام میدهند.هوش عادی آنها رفتارهای بسیار عالی را نشان میدهد ولی این رفتارها با دستور شما به تکامل و به سر مقصد نهایی میرسد.اگر شما به خوبی آنها را پشت جعبه ها و دیوارهایی خوب و مناسب بفرستید و سنگرهای مناسبی را برای آنها ایجاد کنید نه تنها آنها بازی را پیش می برند بلکه هر آنچه شما به آن فکر میکنید نیز عملی خواهد شد و آن به تکنیک برخورد شما بستگی دارد همان طور که اسم ژانر بازی نیز اکشن-تکنیکی است. این دو یار در تمام مراحل همراه شما نخواهند بود و مراحلی از بازی شما باید به تنهایی حرکت کنید که سخترین قسمتهای بازی محسوب خواهد شد.



دو یار شما تمام دستورات شما را انجام میدهند...

مکانها و مراحل بازی:بار دیگر در قسمت های مختلف وگاس به دنبال تروریستهای باهوش...

هرچند بیشتر مناطق بازی را در بازیهای مشابه قبلی دیده بودیم ولی همین وجود بازی در منطقه به نام وگاس خود یک ابتکار خلاقانه است.در طول بازی هنوز انبارهای قبلی وجود دارد با وسایل بیشتر نسبت به قبل که میتوانید از آنها استفاده کنید و از آنجاها منابع(تیر ، تفنگ،نارنجک،آپگریدها) را در اختیار بگیرید و با قدرت به ادامه بازی بپردازید زیرا بازی بی منبع معنا ندارد و بازی بی تفنگ و بی تیر یعنی مردن!چیزهای دیگی که در محیط بازی میبینیم جاهای جدیدی است که به آن مکانها وارد میشویم که یکی از آن مکانها را مرحله تئاطر تشکیل میدهد. مرحله پر از تکنیک طراحی و قسمتی عالی برای پوشش گرفتن و پیش رفتن...در این مرحله به زیبایی می توانید از نزدیک با تئاطر شهر وگاس آشنا شوید از صندلی های زیبایش گرفته تا پرده نمایش و حتی سالن پشتی و محلهای مختلف تئاطر که در آن تروریستهای مختلفی پنهان شده اند.این مرحله با حالت باز کاملا فرق دارد و محلهای زیادی برای مخفی شدن دشمنان در این مرحله وجود دارد.همچنین در این مرحله شما به محیط بازی وارد میشوید که در آنجا پر شده از اسناپردارانی که مانند شکارچیهای وحشی منتظر شکار هستند و فقط با دیدن گوشه ای از بدن شما ،شما را به آن دنیا وصال خواهند کرد! در کل بازی در هفت مکان مختلف انجام خواهد شد که البته هر کدام ماموریتهای گوناگونی برای انجام دادن شما دارند از جمله بهترین مراحل میتوان به مرحله Estate (مرحله آخر)اشاره کرد که بازی را در اوج خود میبرد ولی به ناگاه با پایان زود هنگام بازی شما را از اوج به ناگهان به پایین می اندازد و ضد حال بزرگی را به شما وارد میکند.در بازی شما در مناطق مختلف برفی و آفتابی و ... به دنبال انجام ماموریتهای خود میروید.



بازی در مناطق و مراحل گوناگونی دنبال میشود...

گرافیک:بهتر از قبل اما هنوز هم پیش رفت چشم گیر دیده نمیشود...

اگر بازی را با بازی های نسل جدید قیاس کنیم بازی دارای گرافیکی کهنه میباشد.بازی تقریبا همان گرافیک نسخه پیشین را داراست... ولی باز هم نمیتوان گفت دقیقا همان است زیرا پیشرفتهایی از نظر بافتی و از نظر سایه زنی میبینیم... و نورپردازی نیز بهتر از قبل شده است ولی تکسچرهای بازی تقریبا همان قبلی ها است و سازندگان مطمئنا فقط روی بافتهای آنها بیشتر کار کردند و روی انفجارات و آتش نیز خوب کار شده ولی در نسخه پی سی بازی افت فریم شدید را در بعضی موارد آتش سوزی و یا شکستن شیشه ها شاهد هستیم که باعث ضد حال خوردن شما می شود و این ربطی به سیستم بد شما ندارد بلکه بازی قدرت پردازش خوبی برای اجرای بازی را به خوبی ایفا نمیکند!در بازی تکسچرهای جدیدی با همان کیفیت قبل به بازی اضافه شده که میتوان به تکسرچهای مختلف به کار رفته در دیوارها اشاره کرد که سازندگان به خوبی از این مسئله بر آمدند که این مسئله را به راحتی وقتی که در حال انجام بازی هستید و به دیوار ها تکیه میدهید متوجه خواهید شد.خرد شدن شیشه ها به خوبی صورت میگیرد و در نسخه ایکس باکس 360 و پلی استیشن 3 نیز به خوبی اجرا میشود ولی در نسخه پی سی مشکل افت فریم به شدت دیده میشود و باعث کند شدن لحظه ای بازی میشود.دود در بازی خیلی بیش از حد کارتونی و غیر واقعی است که باعث پخش بسیار بد در محیط میشود...علاوه بر این محیط هایی که از دور مشخص هستند بسیار بد طراحی شده اند ولی از مشکلات که بگذریم به مسائل خوبی نیز در گرافیک میرسیم قیافه شخصیتها بسیار خوب طراحی شده و کاملا به واقع نزدیک است و این یکی از مسائل خوب در گرافیک است البته گرافیک در نوع خودش خوب است در بازی اینبار خیلی بهتر از قبل به انعکاصات توجه شده و مطمئنا بسیاری از جاهای شفاف محیط را بازتاب خواهد کرد ولی از عنوانی چون Rainbow Six: Vegas 2 که اثری از یوبیسافت است چنین بر می آمد که گرافیکی بسیار بهتر از نسخه قبلی بازی را درست کنند نه اینکه گرافیک نسخه قبلی بازی را با کمی تغییر به عنوان شماره 2 بازی جا بزند!!!

طراحی صورت بسیار خوب است ولی تکسچرها تقریبا همان قبلی ها هستند...

صداگذاری:صداها و آهنگها در یک کلام عالی هستند و بسیار خوب طراحی شده اند. صدای تفنگها، صدای فریادهای تروریستها و صدای کمک خواهی گروگان ها همه و همه بسیار پویا و خوب صداگذاری شده است ، در قسمتهای سرد حتی صدای سوز نیز شنیده میشود و در محیط های بسیار ساکت صدای نفس کشیدن شخصیت بازی و یارانش به راحتی شنیده میشود. آهنگها جذاب و هرکدام باعث جذابیت هر چه بیشتر بازی خواهند بود. در هر مرحله نیز آهنگهای در خور همان مرحله پخش میشود و در کل آهنگهای بسیار جذابی برای هر چه جذاب تر شدن بازی تعبیه شده است که از آنها لذت شایانی خواهید برد.صدای شخصیت اصلی نیز در موقع گفتن دستورها نیز بسیار پر بار ، بسیار شیک و پر اباهت است. در کل صداگذاری یکی از قسمتهای خیلی خوب بازی و یکی از پیشرفتهای چشم گیر بازی محسوب میشود که البته در نسخه قبلی نیز بسیار خوب بوده است        http://www.ehsangame.parsiblog.com
+ نوشته شده در  چهارشنبه 87/6/6ساعت 1:37 عصر  توسط ehsan saberian |  نظر
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >
 
صفحه نخست
پروفایل مدیر وبلاگ
پست الکترونیک
آرشیو وبلاگ
عناوین مطالب وبلاگ
درباره وبلاگ
ehsan saberian
این وبلاگ مخصوص نقدوبررسی پیشنمایش و کدورمز بازی ها می باشد

پیوندهای روزانه
رمزمره نویسی [355]
بازی [377]
[آرشیو(2)]
نوشته های پیشین
رمزبازی gta ivبرایxbox360
رمزبازیgta5برایps2
رمز بازی need for speed carbon برای ps2
رمز بازی:GUITAR HERO 2 برای xbox360
رمزGTA IV برای PS3
رمز بازی:LOST PLANET برای xbox360
رمز بازی سیمز ۲ برای ps2
رمز های بازی GTA:vice city stories برای ps2
مقایسه ps3 و xbox360
خنده دار
معرفی mafia2
نقد بازی Rule of Rose
نقد و نگاهی به بازی Smack Down VS Raw 2008
نقد بازی MASS effect
نقد بازی gta iv
نقد بازی Final Fantasy XII
نقد بازی Kane & Lynch
نقد بازی استراتژی Caesar Iv
نقد بازیBrothers In Arms
نقد بازیresitance Fall Of Man
نقد بازی Darkness
نقد بازی Bully
نقد Assassins Creed
نقد hitman blood money
نقد و بررسی بازی GTA 5 : San Andreas
نقد بازی Prince of Persia: The Two Thrones
نقد و بررسی بازی Call Of Duty 4
نقد بازی The Elder Scrolls IV: Oblivion
نقد و برسی بازی tmnt
نقد کوتاه F.E.A.R:Extraction Point
نقد بازی Company of Heroes
نقد بازی Medal Of Honor Airborne
نقد بازی Half-Life 2: Episode One
نقد بازی Jade Empire: Special Edition
نقد Dark Messiah of Might & Magic
نقد و بررسی بازی Tom Clancys Rainbow Six: Vegas 2
نقد بازی Scarface : The World is Yours
نقد بازی Pro Evolution Soccer 2008
نقد بازی S.T.A.L.K.E.R.: Shadow of Chernobyl
مقایسه Prince of Persian وGod of War
نقد و بررسی بازی Command & Conquer 3: Tiberium Wars
نقد و بررسی بازی Turning Point: Fall of Liberty
نقد و بررسی بازی doom 3
نقد و بررسی بازی crysis
نقد بازی devil may cry 4
نقد بازی nfs:carbon
نقد بازی Lost Planet
نقد و بررسی Call Of Duty 4
نقد و بررسی بازی Resident Evil 4
بازی های برتر Xbox 360 و Ps3
نقد بازی Ghost Recon
نقد بازی God of War2
نقد بازی god hand
نقد بازی Gears of War
نقد بازی driver4
نقد بازی the god father
نقد و بررسی بازی need for speed pro street
نقد بازی Okami
نقد و بررسی ‌BaterField:Bad Company
نقد و بررسی بازی Race Driver GRID
نقد بازی mercenaries2:world in flames
نقد بازی spider man 3
نقد بازی sims3
نقد و بررسی بازی Uncharted Drakes Fortune
نقد بازی Resident Evil5
نقد و داستان بازی Prince OF Persia 4
پیشنمایش بازی Legendary
کشتی کج باز ها کلیک کنند
ماشین های جدید
نقد بازی fallout 3
call of duty modern warfar 2 پیشنمایش بازی
نقد بازی FAR CRY 2
نقد بازی Assassin's Creed 2
آرشیو موضوعی
بازی .

495134: کل بازدیدها -

8: بازدیدهای امروز -

67: بازدیدهای دیروز -

 

 RSS

POWERED BY
BLOGFA.COM